Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (5 milliseconds)
English
Persian
domicile of origin
اقامتگاه مبداء
Other Matches
domicile
منزل یا مرکز مهم امور
domicile
زیستگاه
domicile
منزل
domicile
خانه
domicile
مسکن دادن
domicile
مسکن
domicile
مقر خانه
domicile
محل اقامت
domicile
اقامتگاه
domicile of choice
اقامتگاه انتخابی
domicile of origine
اقامتگاه اصلی
legal domicile
اقامتگاه قانونی
service at domicile
ابلاغ در محل اقامت
origin
نژاد
origin
موجب
origin
محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
origin
محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origin
منبع
origin
اساس
origin
اصل سرچشمه
origin
مبدا
origin
خاستگاه
origin
منشاء
origin
مبداء
origin
علت
origin
بنیاد
origin
سرچشمه
origin
منشا مبدا
origin
اصل
origin
نقطه شروع
origin
اغاز
origin
سرچشمه مایه
origin
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
of a bad origin
بدگهر
origin writ
ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
the origin of evil
سرچشمه بدی
the origin of evil
منشا فساد
origin writ
دادخواست بدوی
of ipanian origin
ایرانی الاصل
of a bad origin
بدتیار
time of origin
زمان ارسال پیام
true origin
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
he is of greek origin
اصلش یونانی است
base of origin
مبداء اصلی
base of origin
پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
basis origin
ماخذ
certificate of origin
گواهی مبدا
certificate of origin
گواهینامه مبداء
country of origin
کشور مبداء
certificate of origin
گواهی مبداء
false origin
مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
he is of greek origin
اصلا یونانی است
Everything goes back to its origin .
<proverb>
باز گردد به اصل خود هر چیز .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com