Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
English
Persian
dope vector
بردار
dope vector
خصیصه نما
dope vector
بردار خصیصه نما
Other Matches
vector potential of a solenoidal vector
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector analysis
[vector calculus]
حساب برداری
[ریاضی]
dope
روغن
dope
کودن
dope
خبر
dope
معتاد
dope
ماده مخدر
dope
دارو دادن تخدیر کردن
dope
اگاهی داروی مخدر
dope
پیش بینی کردن
dope
دوپ
dope
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
dope
مواد مخدرغیرمجاز برای اسب
dope
اطلاعیه
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fly dope
حشره کش
fly dope
ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
nitrate dope
دوپی برای پارچههای روکش هواپیما
fly dope
ماده ضد مگس
aluminum pigmented dope
لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
vector
حامل بردار
vector
خط پرتاب بمب یاگلوله
vector
مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector
حامل
vector
پردار
vector
مسیر جهت
vector
مسیر ناوبری هواپیما
vector
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector
خط سیر
vector
بردار
vector
برداری
vector
آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector
سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector
شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector space
فضای برداری
[ریاضی]
wave vector
بردار موج
voltage vector
بردار ولتاژ
wind vector
سمت باد
Euclidean vector
بردار اقلیدسی
[ریاضی]
wind vector
جهت حرکت باد
vector sights
دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
vector processor
پردازنده برداری
vector product
حاصلضرب برداری
vector psychology
روانشناسی بردار نگر
vector quantities
اندازههای برداری
vector quantity
کمیت برداری
vector power
توان برداری
vector field
میدان برداری
[ریاضی]
[فیزیک]
vector calculus
حساب برداری
[ریاضی]
basis vector
بردار پایه
[ریاضی]
vector space
فضای خطی
[ریاضی]
vector product
ضرب برداری
[ریاضی]
vector product
ضرب خارجی
[ریاضی]
location vector
بردار مکان
[ریاضی]
radius vector
بردار مکان
[ریاضی]
position vector
بردار مکان
[ریاضی]
arthropod vector
کنه خونخوار
code vector
بردار رمز
normal vector
بردار عمود
magnetization vector
بردار مغناطیس کنندگی
magnetic vector
بردار مغناطیسی
light vector
بردار نور
lift vector
بردار برا
interrupt vector
بردار وقفه
initial vector
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
flux of a vector
شاره بردار
field vector
بردار میدان
circulation of a vector
چرخه بردار
burgers vector
بردار برگرز
axial vector
بردار محوری
arthropod vector
کنه ارتروپود
polar vector
بردار قطبی
poynting's vector
بردار پوینتینگ
vector graphics
نگاره سازی برداری
vector field
میدان برداری
vector display
نمایش برداری
vector diagram
نمودار برداری
vector analysis
تحلیل برداری
state vector
بردار حالت
state vector
بردار وضعیت
state vector
بردار حلات
vector pair
زوج برداری
radius vector
شعاع حامل
normal vector
بردار قائم
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
radius vector
بردار شعاعی
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
vector/waveform monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
continuously set vector
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
vector data aggregate
بردار اطلاعات مجتمع
magnetic vector potential
پتانسیل بردار مغناطیسی
magnetic field vector
بردار میدان مغناطیسی
fallout wind vector plot
طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com