English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
double plate صفحهیدوبله
Other Matches
plate صفحه
plate ورقه
plate زره
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate اب دادن
plate زره پوش کردن
plate پلاکهای توضیحات دستگاهها
plate ورقه تنکه
plate لوحه
plate صفحه اند
plate صفحه فلزی ورقه
plate :بشقاب
plate قاب
plate پلاک
plate لوح
plate لوحه روکش
plate بقدر یک بشقاب
plate روکش کردن
plate متورق کردن
plate اندودن
plate روپوش دادن
plate ورقه اهن
plate تسمه
plate کلیشه
plate شیشه
a plate یک بشقاب
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
plate نعل اسب
L-plate تحتتعلیم
plate پلیت
cover plate پشت بندصفحه بست
plate strap تسمه صفحه
plate spring فنر بشقابکی
plate shears قیچی ورق بر
dog plate صفحه نوک گیر
breast plate سینه بند اسب
cover plate صفحه سرپوش
copper plate ابکاری مس
crowd the plate نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
plate of a capacitor جوشن خازن
copper plate صفحه مس
plate current جریان صفحه اند
baffle plate موج گیر
base plate صفحه پای ستون
base plate صفحه زیر ستون
rating plate پلاک مشخصات
battery plate صفحه باتری
rating plate صفحه مشخصات
bearing plate صفحه اتکاء
bearing plate صفحه تکیه گاه
baffle plate سپر
back plate صفحه متحرکی که سیلندرچرخ و کفشکها روی ان سوار میشوند
plate saturation اشباع اند
plate supply تغذیه صفحه
plate voltage ولتاژ اندی
arched plate صفحه قوس دار
armor plate زره
armor plate حفاظ یا پوشش زرهی
armor plate زره دار کردن پوشاندن بازره
armor plate ورق زرهی
bed plate صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
positive plate صفحه مثبت
butt plate صفحه ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
cadminum plate ابکاری کادمیومی کردن
cap plate سرستون
plate valve سوپاپ بشقابکی
centre plate keel drop
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chrome plate روکش کردن با کروم
butt plate صفحه کف قنداق
buckled plate صفحه تاشده
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
boiler plate سطح یخزده و سفت برف
bolster plate صفحه برای مهار کردن
pole plate حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
bottom plate صفحه مبنا
breast plate زره سینه
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
buckled plate صفحه دولا شده
condenser plate جوشن خازن
draw plate صفحه حدیده کن
ground plate صفحه زمین
gusset plate صفحه اتصال
gusset plate صفحه سه گوش
heavy plate ورق فلزی سنگین
image plate الکترود تصویر
intermediate plate صفحه میانی
iron plate ورق اهنی
kicking plate ورق پاخور
licence plate پلاک اتومبیل
mica plate ورق میکا
shamrock plate plate union eyed three
fish plate وصله
fish plate لبه گیر
fish plate پشت بند
draw plate اهن کشش
drip plate صفحه قطران
drip plate صفحه چکانش
end plate صفحه انتهایی
face plate صفحه گیره
fascia plate تابلوی مقابل دریک وسیله
fashion plate شکل یا عکس ژونال مد
fashion plate ادم شیک پوش
faure plate صفحه باتری خمیری
pasted plate صفحه باتری خمیری
finger plate قطعهای ازفلزیاچینی یاشیشه که بالاوپایین دسته درمیگذارندکه از
negative plate صفحه منفی
nickel plate اب نیکل دادن گالوانیکی
plate point نقطه پلیت
grid plate صفحه شبکه
plate press پرس صفحه باتری
plate proof نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
plate puller انبر صفحه باتری
plate pulsing ضربه گری صفحه اند
plate rack جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
plate rectifier یکسوساز صفحه
plate rectifier یکسوسازاندی
plate rheostat رئوستای صفحهای
plate roll غستگاه نورد صفحه
plate mill غستگاه نورد صفحه
plate mill دستگاه فرز غلطکی
plate mark طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
pattern plate صفحه مدل
plate basket سبد قاشق و چنگال
plate capacitor خازن صفحهای
plate circuit مدار صفحه اند
plate clutch کلاج صفحهای
plate clutch کلاج دیسکی
plate condenser خازن صفحهای
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
plate mark نشان عیار
plate mark انگ
door plate پلاک در
tally plate برچسب تست
license plate پلاک
absorbing plate صفحه جاذب
armoured plate ورقهزرهی
dinner plate بشقابپلوخوری
escutcheon plate صفحهروقفلی
reel plate صفحهقرقرهای
foot plate صفحه پایه
home plate صفحهبازی
license plate نمرهی اتومبیل
book plate برچسب کتاب
top plate صفحهبالایی
theoretical plate بشقابک نظری
tie plate بالشتک ریل
tin plate حلبی
union plate صفحه چند چشمی
wall plate زیرسری
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
wobble plate صفحه جنبان
wobble plate دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
mounting plate صفحهپایه
needle plate صفحهسوزنی
pad plate صفحهلایی
warming plate صفحهگرم کننده
warning plate صفحههشدار
The plate is chipped. لبه بشقاب پریده است
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
crown-plate بالشتک
finger-plate ورق دست خور
paper plate بشقاب کاغذی
strike plate صفحهتوپی
splash plate صفحهآبپاش
specification plate صفحهاختصاصی
pitcher's plate صفحهاتصال
plate grid صفحهمشبک
gusset plate ورق نبشی
pressure plate صفحهنگهدار
salad plate بشقابسالادخوری
side plate پیشدستی
sill plate صفحهپایه
slide plate صفحهلغزان
tally plate برچسب ازمایش
hot plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
number plate پلاک علائم مشخصه
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
accumulator plate صفحه اکومولاتور
plate glass شیشه لوحی
screw plate مفتول کش
screw plate حدیده
silver plate فرف نقره
silver plate اب نقره
silver plate نقره اندود
shielded plate صفحه محافظ
screw=plate حدیده
hot-plate اجاق برقی
hot-plate صفحه داغ
active plate صفحه موثر
hot-plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate اجاق برقی
hot plate صفحه داغ
number plate پلاک شماره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com