Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
double track
دو
double track
خط
Search result with all words
double track railway bridge
پل راه اهن باسکوی دوبل
Other Matches
track
تسلسل
track
توالی ردپاراگرفتن
track
پی کردن
track
دنبال کردن
track
مسیر
track
اثار
track
مسیرطی شده
track
ردیابی کردن
track
تعقیب مسیر کردن
track
مسابقه دویدن
track
نشان
track
راه
track
پیگردی کردن
track off
انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
y track
سه راهی در خط اهن
track
دنبال کردن یک مسیر به درستی
track down
<idiom>
جستجو کردن
track
شیار
track
لبه
track
باریکه
track
رد پا
track
اثر
track
خط اهن جاده
track
تعقیب کردن
track
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track
ایز
track
خط
track
مسیر دو
track
راهچه
track
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track
یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track
ایز راه
track
خط سیر
track
رد
track
زمین بازیهای میدانی
track
ادامه گوی در مسیربولینگ
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track
پیدا کردن
track
با طناب کشیدن راه
track
جاده
keep track of
<idiom>
نگهداری یاداشت
i followed his track
ردپایش را گرفتم
to be on one's track
مراقب حال کسی بودن
off the track
بیرون
off the track
ازخط پی گم کرده
off the track
از موضوع پرت
one track
کوتاه فکر
one track
یک راهه
one track
فاقد قوه ارتجاعی
one track
فقط در یک وهله
to keep the track of something
پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
to be on one's track
زاغ سیاه کسی راچوب زدن
to be on one's track
رد کسیرا گرفتن
to keep the track of something
ردچیزیراداشتن
the track of a comet
مسیر ستاره دنباله دار
kite track
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
intended track
مسیر تعیین شده هواپیما
forklift track
بیل مکانیکی
intended track
مسیر پیش بینی شده هواپیما
nine track tape
نوار نه شیاره
single track
فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
the police are on his track
شهربانی اوراتعقیب میکند
the police are on his track
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
track lighting
لامپشیار
track meet
مسابقاتورزشی
primary track
شیار اولیه
primary track
شیار اصلی
seven track tape
نوار هفت شیاره
single track
تک راهه
sweeper track
مسیر حرکت ناو مین جمع کن
hunter track
مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
track shoe
عاج
warning track
منطقهجریمه
one-track mind
فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
title track
قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
cycle track
راه دوچرخه رو
creeper track
زنجیر خزشی
crane track
واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
crane track
جرثقیل خودکار
clock track
شیار زمان سنجی
chain track
مسیر زنجیر
spur track
جاده فرعی
true track
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
track number
زمانشمار
drop track
تعقیب موقوف
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
half track
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
half track
هاف تراک
ground track
مسیر زمینی
full track
تمام شنی خودرو تمام شنی
full track
شنی دار کامل
track record
پیشینه
forklift track
منجنیق
forklift track
جرثقیل
feed track
شیار پیشبری
drop track
تعقیب را قطع کنید
bridle track
راه باریک
timing track
شیار تنظیم وقت
track circuit
مدار خط
track return
مدار برگشت
track spacing
فاصله بین تعقیبها
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
track tension
کششی شنی
track tension
تنظیم شنی تانک
training track
مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
trick track
بازی تخته نردقدیمی
track ball
گوی پیگردی گوی شیار
yard track
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
cinder track
زمین دو
track production
شروع تعقیب هدف
track production
فهور هدف
track pitch
گام شیار درجه شیار
track clearer
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
track density
تراکم شیار
track diagram
دیاگرام خط
track down a person
رد پای کسی را گرفتن و او رادستگیر کردن
track meeting
مسابقه دوومیدانی
track bond
ربط
track mode
روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track bolt
پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
track per inch
مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
track pitch
فاصله شیار
track record
سابقه
track record
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track ball
گوی نشان
track idler
شیارچرخ
track link
اتصالشیار
track and field
دیسک و غیره
track and field
چکش
track and field
ه
track mode
روش تعقیب هدف
track and field
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
to lay the track
خطاهن کشیدن
to lay the track
ریل گذاری کردن
to lay the track
ریل کشیدن
track and field
دو و میدانی
track frame
قالبشیار
running track
لبهدرحالحرکت
track records
سابقه
track records
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track records
پیشینه
bogie and track
مراحللاستیکسازی
curtain track
میلهپرده
exit track
خروجیخطآهن
locomotive track
مسیرلوکوموتیو
rail track
خطآهن
rail track
مسیرریل
rotating track
مسیر/خطدوار
neutralize track
هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
railway track
مسیر راه اهن
alternate track
شیار تغییرپذیر
alternate track
شیار جایگزین
alternate track
شیار متناوب
lose track of
<idiom>
ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
off the beaten track
<idiom>
غیر عادی
one-track mind
<idiom>
تنها به یک چیز فکر کردن
music track
تیتر موسیقی
[روی محیط ضبط صوت]
music track
تیتر آهنگ
inside track
<idiom>
سودبردن
to lose track
[of]
فراموش کنند
[یا دیگر ندانند]
که شخصی
[چیزی]
کجا است
railway track
خط اهن
alternate track
شیاراصلاح پذیر
banking track
انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
banked track
پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
track
[American E]
سکوی ایستگاه راه آهن
bridle track
ایز سوارکاران
bridle track
اسب رو
railway track layer
ریل گذر راه اهن
head per track disk
دیسک با هد هر شیار
secondary marshalling track
دومینراهباریکه
dirt track racing
مسابقه در مسیر گلی و شنی
ball retour track
مسیر بازگشت گوی بولینگ
track layting tractor
تراکتور چرخ زنجیری
dirt track car
نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
Track and field events .
مسابقات دو میدانی
track search keys
کلیدهایجستجویزمان
track roller frame
قالبگردندهشیاردار
eighty track disk
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
forty track disk
قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
track
[on a sound recording medium]
تیتر موسیقی
[روی محیط ضبط صوت]
track
[on a sound recording medium]
تیتر آهنگ
double
دو برابر کردن
double
دو برابر
double
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double
دوبار چرخش کامل ژیمناست
double
تاکردن
double
مضاعف کردن دولا کردن
double
:دوبرابر کردن
double
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
مضاعف
double
دواسترایک متوالی
double
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double
توپزن 0001امتیازی فصل
double
بازی دونفره خطای دبل
double
بازی دوبل
double
دویدن
double
همزاد
double
دوسر المثنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com