Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (4 milliseconds)
English
Persian
dove dock
حشیشه السعال
Other Matches
dove
فاخته
dove
قمری
rock dove
کبوتر کوهی
ring dove
کبوتر
ring dove
فاخته
turtle dove
قمری
ring dove
قمری
ring dove
جنگلی
dock
تعمیرگاه کشتی
dock
بارانداز
dock
لنگرگاه
dock
بریدن کوتاه کردن
dock
جاخالی کردن موقوف کردن
dock
جای محکوم یازندانی در محکمه
dock
حوضچه تعمیر ناو
dock
اسکله
dock
حوض تعمیرات
dock
جایگاه متهم در دادگاه
dock
سرسره
graving dock
حوض در دار
graving dock
حوضچه تعمیرکشتی
floating dock
حوض شناور
graving dock
اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
sill of a dock
سد حوض دریایی
sill of a dock
ستون مدخل حوض دریایی
wet dock
basin
dock worker
رجوع شود به longshoreman
dock workers
رجوع شود به longshoreman
loading dock
بارگیریبارانداز
To dock . To berth.
پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
sour dock
ترشک
floating dock
حوضچه شناور تعمیر کشتی
elf dock
شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
elf dock
زنجبیل شامی
dry dock
محل تعمیر کشتی
dry dock
حوض خشک
dry dock
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dock charges
هزینههای حوض dock-dues : syn
dock dues
هزینههای لنگرگاه
dock master
راهنمای حوض
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
dock receipt
رسید لنگرگاه
dock receipt
رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
dock trials
ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
dock yard
محوطه لنگرگاه
dock yard
محوطه بارانداز
dry dock
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dock warrant
رسید انبار بارانداز
dock warrant
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant
رسید لنگرگاه
amphibious transport dock
ناو حمل و نقل اب خاکی
landing ship dock
اسکله فرود اب خاکی
amphibious transport dock
ناومخصوص ترابری اب خاکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com