Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
draft plan
پیش نویس برنامه
Other Matches
to buy something on a deferred payment plan
[on a time payment plan]
[on deferred terms]
چیزی را قسطی خریدن
draft
پیش نویس طرح
draft
عمق قایق در زیر اب
draft
بازیگر جدید تیم
draft
پیش نویس قرارداد
draft
تهیه کردن پیش نویس
draft
اوراق بهادار
draft
سندقرضه
draft
پیش نویس کردن
draft
طرح
draft
لبه
draft
حاشیه
down draft
جریان رو به پایین
re draft
برات رجوعی
re draft
برات رجوعی
draft
کپی ناهموار یا رسم
draft
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
draft
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
draft
سفته
draft
:
draft
از بشکه ریختن
draft
اماده کردن
draft
طرح کردن
draft
چرک نویس
draft
انتخاب
draft
برگزینی
draft
پیش نویس
draft
طرح مسوده
draft
حواله برات
draft
برات کشی
draft
حواله
draft
برات
draft
به خدمت فراخواندن
draft
برات سفته
draft
سرباز وفیفه
draft
پیش نویس چرکنویس
draft
سربازگیری کردن
draft
ابخور ناو
draft
بسته کالا
draft
نیمه نهایی
draft
نگله بار
draft
اطاق بار
draft animal
حیوان بارکش
draft at sight
برات به رویت
draft at sight
برات دیداری
weaving draft
نقشه بافت
draft at tenor
برات مدت دار
draft horse
یابو
draft horse
اسب بارکش
weaving draft
نقشه فرش
draft mode
چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
forced draft
هوای تحت فشار
draft dodgers
مشمول غایب
beneficiary of a draft
محتال
bank draft
حواله بانکی
bank draft
برات بانکی
draft dodger
مشمول غایب
draft angle
زاویه انحراف یا شیب
draft dodgers
کسی که از خدمت زیر پرچم فرار میکند
draft marks
علامت ابخور
draft of a treaty
پیش نویس معاهده
sight draft
برات دیداری
sight draft
برات به رویت
sight draft
برات یا حواله دیداری
make a draft for
حواله کردن
make a draft for
برات کردن
retired draft
لاشه برات
overdue draft
برات سررسید گذشته
inside draft
شیب داخلی
summer draft
سطح بار امن تابستانی
draft dodger
کسی که از خدمت زیر پرچم فرار میکند
draft quality
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
draft regulation
طرح ایین نامه
draft report
گزارش نیمه نهایی
time draft
برات مدت دار
forced draft
هوای با فشار
summer draft
خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
payment against a draft
پیش پرداخت در مقابل برات
force draft cooling
سردکنندگی ونتیلاتوری
The chimney doesnt have enough draft .
این دود کش خوب هوانمی کشد
days sight draft
برات دیداری 06 روزه
bill time draft
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
bill time draft
برات وسفته موجل
draft order
[American English]
دستور به خدمت
[سربازی]
plan
طرح کردن
plan
پیش بینی کردن
plan
نقشه کف
plan
نقشه مسطحه برنگاره
the better plan is to
بهتر این است که .....
plan
هامن
plan
پلان
plan
برنامه ریزی کردن
plan
طرح کشیدن یا ریختن
K-plan
[طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
plan
طرح ریزی کردن
plan
برنامه
plan
نقشه
plan
تدبیر اندیشه
plan
خیال
plan
نقشه کشیدن طرح ریختن
plan
تدبیر
plan
طرح ریزی کردن در نظر داشتن نقشه
plan
طرح
E-plan
[طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
plan
زبان برنامه نویسی سطح پایین
plan of the day
برنامه روزانه ناو
strategic plan
طرح جنگ
plan of campaign
طرح پیکار
rolling plan
برنامه غلتان
secondary plan
طرح ثانوی
site plan
نقشه جایگاه
sheer plan
نقشه ساختمانی ناو
layaway plan
<idiom>
قرض راکم کم پرداختن
to foil a plan
نقش بر آب کردن نقشه ای
pursuance of a plan
تعقیب اندیشه یا نقشهای
pursuance of a plan
اجرای نقشه یا طرحی
plan range
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
plan of maneuver
طرح مانور
plan targets
اهداف برنامه
plan view
دید از بالا
Open-plan
<adj.>
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
plan view
نمای بالا
plan view
نقشه کف
prestowage plan
طرح باربندی کالاها
to foil a plan
عقیم گذاردن نقشه ای
project plan
طرح پروژه
prestowage plan
طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
The plan landed .
هواپیما بزمین نشست
block-plan
نقشه اولیه ساختمان
butterfly plan
طرح پروانه ای
to plan a building
نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
to plan a building
عمارتی راطرح ریزی کردن
to pursue a plan
مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
to pursue a plan
نقشهای را دنبال کردن
war plan
طرح جنگی
war plan
نقشه جنگی
centralized plan
پلان مرکزی
test plan
طرح ازمایش
tentative plan
طرح ازمایشی
open-plan
ساختمانیکههرطبقهآنفقطداراییکمحوطهوسیعاستودارایاتاقنیست
to suggest a plan
طرحی راپیشنهادکردن
site plan
نقشه محل
sliding plan
برنامه لغزان
to foil a plan
خنثی کردن نقشه ای
stowage plan
طرح بارگیری ناو یا هواپیمایا چیدن بارها در هواپیما یاناو
strategic plan
نقشه جنگ
working plan
نقشه اجرا راهنمای کار
tactical plan
طرح عملیات تاکتیکی
tactical plan
طرح عملیات نظامی
ground-plan
[نقشه همتراز با زمین]
master plan
نقشه کلیات
detailed plan
برنامه تفصیلی
development plan
برنامه توسعه
development plan
طرح گسترش
development plan
طرح ارایش زمین
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
economic plan
برنامه اقتصادی
entry plan
طرح ورود به بندر
entry plan
طرح دخول به سر پل
europen plan
نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
financial plan
برنامه مالی
fire plan
طرح اتش
fire plan
طرح اتش توپخانه
flight plan
طرح یا نقشه پروازهواپیماها
floor plan
نقشه اشکوب
deck plan
صفحه پل کشتی
deck plan
افق پل کشتی
contingency plan
طرح احتمالی
contingency plan
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
master plan
نقشه مجموعه
ground plan
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
ground plan
شالوده
ground plan
طرح اساسی
ground plan
نقشه مسطحه
ground plan
برنگاره
american plan
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
approval of plan
تصویب نقشه
barrier plan
طرح موانع
cargo plan
طرح بارگیری ناو
collection plan
طرح جمع اوری اخبار
collection plan
طرح جمع اوری
colombo plan
طرح کلمبو
colombo plan
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
contingency plan
طرح عملیات احتمالی
frequency plan
طرح فرکانس
game plan
استراتژی بازی
part plan
نقشه جزیی
loading plan
طرح بارگیری خودرو
plan frame
چارچوب برنامه
marshall plan
طرح مارشال
marshall plan
برنامه مارشال
prospective plan
برنامه بلند مدت
marshall plan
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
outline plan
طرح مبنا
perspective plan
برنامه بلند مدت
partial plan
برنامه جزئی
national plan
برنامه ملی
parking plan
طرح پارک کردن هواپیماها
ordnance plan
طرح تهیه جنگ افزار ومهمات
ordnance plan
طرح اردنانس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com