English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English Persian
drag scraper اسکریپر مخزنی
Other Matches
scraper رنده
scraper شاب
scraper لیسه
scraper یکی از ماشینهای عملیات خاکی
scraper اسکریپر
scraper زداینده
scraper خراشنده
scraper [British کارتک [ابزار]
oil scraper رینگی در پایین یا حاشیه پایینی پیستون
sky scraper اسمان خراش
carver's scraper لیسه
sky scraper بادبان سه گوش بسیار بلند
round edged scraper رنده نیمبر
scraper bar holder میلهنگهدارندهرنده
oblique edged scraper رنده کج
drag on <idiom> دراز کردن
drag in <idiom> پا فشاری روی موضوع دیگری
To drag on and on. بدرازا کشیدن
to drag on or out ادامه دادن
to drag on or out کشیدن
drag کشش
drag کشیدن
drag کاویدن باتورگرفتن
drag اصطکاک
drag مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drag پسا
drag ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag کشیده شدن
drag لایروبی کردن کشش
drag قلاب
drag سنگین وبی روح
drag روی صفحه نشان داده میشود
drag کشیدن بزور کشیدن
drag چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drag کشاندن
drag عمل حرکت دستگاه OUSE
drag اسباب لایروبی
drag سخت کشیدن لاروبی کردن
induced drag پسای القاء شده
interference drag پسای داخلی
profile drag پسای مقطع پسای نیمرخ
momentum drag پسای ممنتم
profile drag پسای مزاحم
parastic drag پسای مزاحم
drag roll غلطک کششی
main drag <idiom> مهمترین خیابان شهر
To drag out an affair . To go on and on . موضوعی را کش دادن [بدرازا کشاندن]
star drag وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
wire drag لاروب سیمی
wing drag پسای بال
drag race مسابقه اتومبیلرانی سرعت
vortex drag پسای جریانهای حلقوی
total drag پسای کل
to drag in a subject موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
wave drag پسای موج
induced drag پسای لازم
hydraulic drag کشش ابی
broom drag جاروی شن کش
drag force نیروی مقاوم حرکت
drag force نیروی کششی
drag coefficient ضریب پسا
drag coefficient ضریب رانش
drag chain عایق
drag chain زنجیرکشش
drag bunt ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
drag bracing بست کاری داخلی
drag boat قایق موتوری مسابقه سرعت
drag boat کرجی لاروب
drag bike موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
drag bar میله اتصال
drag bar میله کشش
drag axis محور پسا
cooling drag پسای ناشی از خنک کردن موتور
coefficient of drag ضریب مقاومت در مقابل حرکت
drag hook قلاب کشش
drag hook قلاب عایق
form drag مقاومت ناشی از شکل جسم
fiscal drag اثر کند کنندگی مالی هنگامیکه سیاست مالی نتواندرشد اقتصادی را حفظ نماید .
engine drag مقاومت مالشی
engine drag مقاومت اصطکاک
drag strip مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
drag net توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
drag mark محل فشار
drag loading نتیجه کشش بادیا موج انفجار
drag hunt شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
drag line طنای اویزان از بالن هنگام فرود
drag link اتصال کششی
drag link عضو کشش
form drag پسای شکل
drag loading فشار کششی
levelling drag scrapers اسکریپر تیغه دار
This caravan will drag on until the last day . <proverb> این قافله تا به یشر لنگ است .
drag one's feet/heels <idiom> آهسته کار کردن
anti drag wire اجزاء بست کاری ساختمانی
lift drag ratio نسبت برا به پسا
drag chain conveyor نقاله با زنجیر مقاوم
To drag a country into war . کشوری را بجنگ کشیدن ( غالبا" بصورت جنگ تحمیلی )
surface friction drag پسای اصطکاک سطح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com