Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
drawen on the national bank
عهده بانک ملی
Other Matches
national bank
بانک ملی
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
national
تبعه
national
وابسته به قوم یاملتی
national
قومی
national
در سطح ملی
national
ملی
national
شهروند
national round
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national highway
شاهراه
national highway
راه اصلی
national guard
گارد ملی
national flag
پرچم ملی
national finance
مالیه ملی
national income
درامد ملی
national plan
برنامه ملی
national insurance
بیمه ملی
national insurance
بیمه اجتماعی
national reserve
پاستگاه ملی
national reserve
اندوختگاه ملی
national programs
برنامههای ملی
national pride
شعوبیه
national policy
سیاست ملی
national policy
خط مشی ملی
national planning
برنامه ریزی ملی
national product
تولید ملی
national output
تولید ملی
national objectives
هدفهای ملی
national loan
وام ملی
national investment
سرمایه گذاری ملی
national infrastructure
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national salute
احترام به پرچم ملی
national expenditures
مخارج ملی
national debt
قرضه ملی
national culture
فرهنگ ملی
national convention
مجمع ملی
national consumption
مصرف ملی
national component
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national command
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national capital
سرمایه ملی
national budget
بودجه ملی
national asset
دارائی ملی
national assembly
مجلس ملی
national accounting
حسابداری ملی
local national
سکنه محلی
national debt
بدهی ملی
national expenditures
هزینههای ملی
national ensign
پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national economy
اقتصاد ملی
national dividend
سود سهام ملی
national defense
دفاع در سطح ملی
national demand
تقاضای ملی
national defense
دفاع ملی
national defence
پدافند ملی
national defence
دفاع ملی
national debt
قرض ملی
national salute
شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national service
خدمت نظام وظیفه
national sovereignty
حاکمیت ملی
national spending
مخارج ملی
national state
دولت ملی
national strategy
استراتژی ملی
national strategy
مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national supply
عرضه ملی
national wealth
ثروت ملی
local national
اهل محل
foreign national
ملیت خارجی
foreign national
تبعه خارجی
national government
ائتلافدولت
national mourning
سوگواری ملی
national service
خدمت ملی
national park
باغ ملی
national parks
باغ ملی
national anthems
سرود ملی
national anthem
سرود ملی
national saving
پس انداز ملی
national security
امنیت ملی
ministry of national defence
وزارت دفاع ملی
national economic budget
بودجه اقتصادی ملی
front de liberation national
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
gross national product
تولید ناخالص ملی
National Health Service
سیستمتفمینسلامتعمومی
front de liberation national
فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
gross national expenditure
هزینه ناخالص ملی
gross national income
درامد ناخالص ملی
national debt burden
بار قرضه ملی
gross national quality
کیفیت ناخالص ملی
national balance sheet
ترازنامه ملی
ministry of national economy
وزارت اقتصاد ملی
men's national round
مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
ministry of national defence
وزارت پدافند ملی
member of the national team
عضو تیم ملی
the national consultative assembly
مجلس شورای ملی
national consulative assembly
مجلس شورای ملی
national broadcasting network
شبکهجهانیپخشبرنامه
national net income
درامد خالص ملی
national money income
درامد ملی پولی
army national guard
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
national income determination
تعیین درامد ملی
national income analysis
تحلیل درامد ملی
net national income
درامد خالص ملی
net national product
محصول خالص ملی
gross national product
محصول ناخالص ملی
gross national product
تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
real national income
درامد ملی به قیمت ثابت
real national income
درامد ملی واقعی
To squander tyhe national wealth.
ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
american national standards institute
موسسه ملی استانداردهای امریکا
national computer graphics association
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
National Center for Supercomputing Applications
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
real gross national product
تولید ناخالص ملی واقعی
national crime information center
شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
american national red cross
نشان صلیب سرخ امریکا
american national standards institute
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
nominal gross national product
محصول ناخالص ملی اسمی
potential gross national product
تولید ناخالص ملی بالقوه
national educational computing conferenc
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
Which bank do you bank with?
در کدام بانک حساب دارید؟
You can take it to the bank.
<idiom>
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
bank on
<idiom>
اطمینان داشتن ،روی چیزی حساب کردن
to bank
واریزکردن
Which bank do you bank with?
با کدام بانک کار می کنید؟
You can bank on it!
<idiom>
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
near bank
ساحل نزدیک رودخانه
bank
مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
bank
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
bank
کناره توده
bank
سکو
bank
کپه کردن
bank
دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
bank
قسمت برجسته سر پیچ
bank
در بانک گذاشتن
bank
مجموعهای از وسایل مشابه
bank
کرانه دیواری
bank
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
bank
کنار
bank
ساحل
bank
بطورمتراکم
bank
بانک ضرابخانه
bank
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
bank
کپه کردن بلند شدن
bank
بانک
bank
بانکداری کردن
bank
لب
bank statements
صورت حساب بانکی
data bank
پایگاه داده ها
penny bank
دیناری
remitting bank
بانک واگذارنده
data bank
بانک اطلاعات
sand bank
جزیره نما
negotiating bank
بانکی که اسناد را معامله میکند
negotiating bank
بانک معامله کننده
piggy bank
قللک
penny bank
بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
paying bank
بانک پرداخت کننده
presenting bank
بانک ارائه کننده
data bank
پایگاه داده
data bank
base data
opening bank
بانک باز کننده اعتبار
data bank
بانک اطلاعاتی
bank statement
صورت حساب بانکی
bank statement
صورتحساب بانکی
bank account
حساب بانکی
accepting bank
بانک پذیرنده حواله یابرات
accepting bank
بانک قبول کننده
advising bank
بانک ابلاغ کننده
advising bank
بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
advising bank
اعلام میکند
authorized bank
بانک مجاز
bank acceptance
دریافتی
bank acceptance
قبولی بانکی
accepting bank
بانک قبولی نویس
oyster bank
پرورشگاه صدف
merchant bank
بانک بازرگانی
bank accounts
حساب بانکی
bank rate
مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
bank rate
نرخ بانکی
bank rate
نرخ بانک
bank rate
نرخ بهره بانکی
bank holidays
تعطیلات بانکی
bank holidays
تعطیلات رسمی
commercial bank
بانگ بازرگانی
bank advance
وام بانکی
sand bank
ریگ پشته
blood bank
بانک جمع اوری خون
penny bank
صندوق پس انداز
provident bank
صندوق پس انداز
savings bank
صندوق پس انداز
bank statements
صورتحساب بانکی
Where is the nearest bank?
نزدیکترین بانک کجاست؟
approved bank
بانک تایید شده
clearing bank
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing bank
بانک پس انداز
account with
[at]
a bank
حساب بانکی
sand bank
تپه زیرابی
intermediary bank
بانک میانجی
piggy bank
<idiom>
بانک کوچک
break the bank
<idiom>
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
bank holiday
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
world bank
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com