Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
Other Matches
drift
جسم شناور برف باداورده
drift
میله سمبه
drift
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift
انحراف سمتی
drift
راندگی
drift
یخرفت
drift
دستخوش پیشامد بودن
drift
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drift
جمع شدن توده شدن
drift
مقصود جریان اهسته
drift
معنی
drift
توده باد اورده
drift
رانه
drift
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
drift
دریفت
drift
رانش
drift
سوق
drift
انحراف تیربعلت وزش باد
drift
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drift test
ازمایش رانش
snow drift
برف انبار
cloud drift
ابرمتحرک
line of drift
خط انتقال مجروحین به منطقه عقب
line of drift
خط انتقال گمشدگان به عقب
sheet of drift
سفره روراندگی
drift net
تورماهیگیری
river drift
کهن ابرفت
river drift
ابرفت کهن
angle drift
انحراف زاویه مسیر
input drift
رانش ورودی
continental drift
حرکت قارهای
drift fishing
ماهیگیری از قایق شناور
drift angle
زاویه انحراف از سمت حرکت
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
drift ice
یخ اب اورده
drift loading
دهانه
drift meter
انحراف سنج مسیر
drift motion
حرکت سوقی
drift of a current
سرعت جریان
drift space
فضای تبدیل تحمیل
drift tunnel
تونل تبدیل تحمیل
drift velocity
سرعت رانش
drift velocity
سرعت سوق
electron drift
رانش الکترون
frequency drift
اختلاف فرکانس
drift error
خطای راندگی
drift current
جریان سوقی
drift bolt
میخی که میخ دیگری رابا ان دراورند
continental drift
رانش قارهای
input drift
رانش اولیه
image drift
تاب خوردن تصویر
image drift
رانش تصویر
drift ice
یخ شناور
snow drift
توده برف
frequency drift
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
drift angle
زاویه سوق
glacial drift
مواد یخرفته
drift angle
زاویه انحراف مسیر
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
i signal
پیام ای
q signal
پیام کیو
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
you must w the signal
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
signal
علامت
signal
علامت راهنمای خودرو
signal
علامت نشانه
signal
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal
مخابره کردن
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal
رسته مخابرات
signal
مخابره کردن علامت دادن
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signal
نشان راهنما
signal
اخطار
signal
اشکار مشخص
signal
با علامت ابلاغ کردن
signal
با اشاره رساندن
signal
خبردادن
signal
علامت دادن
signal
نشانه
signal
پیام
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
signal
نشان
signal
سیگنال علامت دادن
signal
سیگنال
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal axis
محور مخابرات
signal bridge
پل مخابره ناو
signal axis
محورارتباطات
signal area
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
return to zero signal
علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
second signal system
دستگاه علامتی دوم
signal generator
سیگنال ژنراتور
signal generator
سیگنال مولد
signal bridge
پل مخابرات ناو
signal electrode
الکترد پیام ساز
signal distance
فاصله علامتی
signal corps
قسمت مخابرات
signal element
عنصر علامتی
signal corps
رسته مخابرات
signal engineering
تکنیک جریان ضعیف
signal fidelity
وفاداری علائم
signal communications
ارتباطات مخابراتی
signal generator
علامت زا
signal generator
پیام ساز
signal detection
علامت یابی
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal center
مرکز پیام
signal center
مرکزارتباطات
signal center
مرکز مخابرات
signal caller
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
signal lamp
لامپ سیگنال
signal lamp
لامپ خبر دهنده
signal flag
پرچم مخابراتی
video signal
پیام ویدئو
traffic signal
نشانه روشن
traffic signal
چراغ راهنمایی
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
telegraph signal
علامت تلگرافی
synchronizing signal
پیام همزمان ساز
start signal
علامت شروع
video signal
سیگنال یا علامت ویدئو
video signal
سیگنال ویدئویی
visual signal
علامت بصری
signal gantry
علامتزیرپلی
signal ahead
چراغراهنماپیشرویشماست
points signal
نقاطعلامتدار
light signal
علامتنور
warning signal
علامت خطر
warning signal
علامت اعلام خطر
visual signal
علایم بصری
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
signal voltage
ولتاژ سیگنال
signal voltage
ولتاژ دریافتی
signal normalization
هنجارسازی علامت
signal man
دیدبان
sound signal
علائم صدا
signal man
متصدی علائم
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal level
سطح سیگنال
signal level
سطح علامت
signal of distress
شلیک خطر
signal panel
پرده مخابرات
signal regeneration
باززایی علائم
signal voltage
ولتاژ ورودی
signal transformation
ترادیسی علائم
signal tracing
ردگیری پیام
signal strength
شدت صوت
signal services
قسمتهای مخابراتی
signal services
خدمات مخابراتی
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal security
تامین مخابراتی
signal letters
معرف
request signal
علامت درخواست
signal box
توقف گاه متصدی علائم
clock signal
علامت زمان سنجی
command signal
علامت فرمان
communication signal
سیگنال مخابراتی
control signal
علامت کنترل
cut off signal
علامت قطع
danger signal
اژیر یا بوق اعلام خطر
danger signal
اژیرخطر
dial signal
بوق ازاد برای شماره گیری
digital signal
علامت رقمی
digital signal
سیگنال دیجیتالی
disconnect signal
علامت انفصال
enabling signal
علامت توانا سازی
error signal
سیگنال خطا
first signal system
دستگاه علامتی اول
chrominance signal
بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
chrominance signal
پیام رنگ تابی
signal boxes
توقف گاه متصدی علائم
acoustic signal
سیگنال صوتی
acoustic signal
علامت صوتی
advisory signal
علامت هشدار
advisory signal
علامت یادآوری کننده
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
alarm signal
علامت اژیر خطر
analog signal
علامت قیاسی
audible signal
علامت سمعی
blanking signal
پیام خاموشی
brightness signal
پیام روشنایی
busy signal
علامت اشغال
buzzer signal
علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal
ایمپولز شماره گیری
flash signal
علامت فلاش
flash signal
سیگنال فلاش
flashlight signal
سیگنال چراغ قوه
identify signal
علامت یا سیگنال مشخصه
morse signal
سیگنال مورس
monochrome signal
پیام تکرنگ
reference signal
سیگنال مرجع
implusing signal
سیگنال ضربهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com