Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
Other Matches
drill
دستگاه مته
[ابزار]
to drill through
سوراخ کردن
to drill a well
چاه کندن
drill
مته دستگاه مته ستونی
drill
مته مارپیچی
drill
مته برقی
[ابزار]
drill
رزمایش
drill
دریل
[ابزار]
drill
دستگاه مته
drill
حفر کردن
drill
مته زدن
drill
مته
drill
تعلیم دادن
drill
تمرین کردن
drill
مشق
drill
مشق پای قبضه
drill
تمرین مته
drill
سوراخ کردن چاه کندن
drill
مته کردن کندن
drill
سوراخ کردن
drill
مشق خدمه مشق
drill
تمرین
drill
مشق نظامی
drill
روش صحیح
loop
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
گریز
for next loop
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
for/next loop
حلقه NEXT/FOR
inner loop
حلقه داخلی
inner loop
حلقه درونی
inner loop
حلقهای درون حلقه دیگر
do while loop
لوپ WHILE/DO
do while loop
حلقه WHILE/DO
while loop
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
to be in the loop
<idiom>
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
گره زدن
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
ضربه بلند قوس دار
loop
سوراخ
loop
دریچه
loop
مهاری
loop
کمند
loop
حلقه طناب
loop
گره
loop
پیچ چرخ
loop
خمیدگی
loop
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
حلقه دارکردن
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
درو در انتهای خرک
loop
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
حلقه درون حلقه دیگر
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
حلقه زدن
loop
حلقه
loop
حلقه شدن
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
percussion drill
مته ضربه ای
percussion drill
گمانه زن کوبشی
fluted drill
مته حلزونی
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
pneumatic drill
مته هوایی
impact drill
مته کوبشی
multiple drill
تمرین چند یکانی
fiddle drill
مته کمانچه
masonry drill
مته سنگبری
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
hammer drill
سوراخ کن ضربه ای
hand drill
مته دستی
portable drill
مته دستی
pneumatic drill
مته خشک
precision drill
مته کردن دقیق
drill rod
میله مته
electric drill
دریلالکتریکی
jackleg drill
دلر پایه دار
pillar drill
پایه دلر
rotary drill
مته
electric drill
دستگاه مته
[ابزار]
electric drill
مته برقی
[ابزار]
drill pipe
لوله حفرکن
twist drill
مته حلزونی
twist drill
مته مارپیچ
rock drill
مته سنگ شکن
rotary drill
گمانه زن گردشی
seed drill
تخم پاش
seed drill
بذرافشان
spiral drill
مته مارپیچی
spiral drill
مته مارپیچ
to drill soldiers
سربازان رامشق دادن
twist drill
پارچه راه راه مارپیچی
electric drill
دریل
[ابزار]
drill ground
میدان مشق
drill box
تخمدان
drill ammunition
گلوله مشقی
drill master
مشق دهنده
drill mine
مین مشقی
drill mine
مین بی اثراموزشی
drill ammunition
مهمات مشقی
diamond drill
مته الماسی
corn drill
بذر افشان
drill marching
تمرین پیاده روی
cord drill
مته کمانی
drill call
شیپور مشق
drill call
شیپور شروع مشق صف جمع
drill chuck
سر درل
drill harrow
زمین صاف کن
drill harrow
تخم پوش
drill extractor
التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
drill head
سر درل
drill hole
سوراخ
drill hole
سوراخ مته
drill jig
الگوی مته کاری
drill chuk
مته گیر
drill marching
راهپیمایی تمرینی
drill chuck
سه نظام مته
core drill
مته نمونه بردار
center drill
مته متمرکز
drill press
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drill bit
سر مته
brace drill
مته شتر گلو
drill stock
پایه مته
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
battle drill
تمرین رزم
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
back drill
از پشت سوراخ کردن
drill press
دستگاه مته
breast drill
نوعی دریل دارای مته بزرگ
battle drill
مشق جنگی تمرین جنگی
drill stock
مته نگهدار
drill tang
انتهای مته
drill point
جان مته
fire drill
تمرین اطفاء حریق
abrasion drill
مته سایشی
center drill
مته مرکز
drill tang
بخشی از مته
adamantine drill
مته ساچمهای
breasted drill
مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
electric , drill
مته برقی
current loop
حلقه جاری
prusik loop
گره پلکانی
loop pile
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
armature loop
پیچک ارمیچر
subscriber's loop
حلقه متعلق به مشترک
closed loop
حلقه بسته
armature loop
حلقه ارمیچر
peg loop
میخحلقهطناب
loop-hole
روزنه
arrow-loop
شکاف تهویه
gun-loop
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
to stay in the loop
<idiom>
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to stay in the loop
<idiom>
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
closed loop
حلقه مسدود
loop stitches
کوکطنابی
counting loop
حلقه شمارش
uncontrolled loop
حلقه کنترل نشده
wait loop
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
belt loop
حلقهکمربند
button loop
دکمهرکاب
curtain loop
بازوبندپرده
elastic loop
حلقهارتجاعی
hanger loop
جایآویز
heel loop
قوس پاشنه
loop-hole
سوراخ دیدبانی
endless loop
حلقه بی پایان
loop hole
روزنه
loop hole
گریز
loop initializaion
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
induction loop
حلقه القائی
loop line
دوراهی
loop code
کد حلقوی
loop pass
پاس قوسی
loop sling
حلقه بند تفنگ
infinite loop
حلقه نامحدود
loop feeder
سیم تغذیه حلقوی
loop drive
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop antenna
انتن حلقهای
loop body
تنه حلقه
loop body
بدنه حلقه
loop checking
مقابله حلقه
local loop
حلقه محلی
loop control
کنترل حلقه زنی
infinite loop
حلقه نامتناهی
loop antenna
انتن حلقوی
loop counter
شمارنده حلقه
loop sling
مهار حلقوی بار بند حلقوی
open loop
حلقه باز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com