Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
drill press
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drill press
دستگاه مته
Search result with all words
drill press vise
گیره ماشینی
Other Matches
drill
مشق
drill
تمرین کردن
drill
تعلیم دادن
drill
مشق پای قبضه
drill
مته زدن
drill
مشق نظامی
drill
تمرین
drill
مشق خدمه مشق
drill
مته دستگاه مته ستونی
drill
مته مارپیچی
drill
دستگاه مته
drill
حفر کردن
drill
روش صحیح
drill
سوراخ کردن چاه کندن
drill
تمرین مته
to drill a well
چاه کندن
drill
رزمایش
drill
دستگاه مته
[ابزار]
drill
مته
drill
سوراخ کردن
drill
مته برقی
[ابزار]
drill
دریل
[ابزار]
drill
مته کردن کندن
to drill through
سوراخ کردن
drill ammunition
مهمات مشقی
drill mine
مین مشقی
drill tang
بخشی از مته
drill tang
انتهای مته
drill stock
مته نگهدار
drill stock
پایه مته
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
diamond drill
مته الماسی
drill point
جان مته
drill mine
مین بی اثراموزشی
electric , drill
مته برقی
drill master
مشق دهنده
drill hole
سوراخ
drill extractor
التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
drill harrow
تخم پوش
drill chuk
مته گیر
drill head
سر درل
drill hole
سوراخ مته
drill jig
الگوی مته کاری
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
drill marching
تمرین پیاده روی
drill chuck
سه نظام مته
drill chuck
سر درل
drill call
شیپور شروع مشق صف جمع
drill marching
راهپیمایی تمرینی
drill call
شیپور مشق
drill box
تخمدان
drill bit
سر مته
drill harrow
زمین صاف کن
drill ammunition
گلوله مشقی
drill ground
میدان مشق
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
rotary drill
مته
seed drill
تخم پاش
spiral drill
مته مارپیچی
spiral drill
مته مارپیچ
to drill soldiers
سربازان رامشق دادن
twist drill
پارچه راه راه مارپیچی
twist drill
مته مارپیچ
twist drill
مته حلزونی
drill pipe
لوله حفرکن
drill rod
میله مته
electric drill
دریلالکتریکی
jackleg drill
دلر پایه دار
pillar drill
پایه دلر
electric drill
دستگاه مته
[ابزار]
electric drill
مته برقی
[ابزار]
rotary drill
گمانه زن گردشی
rock drill
مته سنگ شکن
precision drill
مته کردن دقیق
fiddle drill
مته کمانچه
fluted drill
مته حلزونی
hammer drill
سوراخ کن ضربه ای
hand drill
مته دستی
portable drill
مته دستی
impact drill
مته کوبشی
masonry drill
مته سنگبری
multiple drill
تمرین چند یکانی
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
percussion drill
مته ضربه ای
percussion drill
گمانه زن کوبشی
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
pneumatic drill
مته هوایی
pneumatic drill
مته خشک
electric drill
دریل
[ابزار]
corn drill
بذر افشان
cord drill
مته کمانی
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
back drill
از پشت سوراخ کردن
breast drill
نوعی دریل دارای مته بزرگ
battle drill
تمرین رزم
battle drill
مشق جنگی تمرین جنگی
center drill
مته مرکز
breasted drill
مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
brace drill
مته شتر گلو
core drill
مته نمونه بردار
abrasion drill
مته سایشی
seed drill
بذرافشان
center drill
مته متمرکز
fire drill
تمرین اطفاء حریق
adamantine drill
مته ساچمهای
straightening flute drill
مته مستقیم
cordless drill driver
دریل برقی
[دریلی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
depth of drill hole
عمق سوراخ مته شده
concrete coring drill
مته برای سوراخ کردن هسته بتن
close order drill
مشق صف جمع
blast hole drill
مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
spiral ratchet drill
مته ضامن دار حلزونی
concrete coring drill
دستگاه مته هسته بتن
press
فشار روی دفاع
press
فشار دادن
press
عصاره گرفتن
press
له کردن
press
چاپ
press
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press
فشار
press
مطبوعات
press
فشردن
press
فشار دادن با انگشتان
press
قفسه
press-up
از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press
فشاراوردن
in the press
تحت طبع
in the press
زیر چاپ
to press up
با فشار بالابردن
press up
از حالت زاویه به بالانس کشیدن
to press up
سوی بالافشار دادن
press
دادن
press
ماشین چاپ
press
مطبعه
press
مطبوعات جراید
press
وارداوردن
press
قاب راکت تنیس
press
تاکتیک دفاعی فشرده
press
دستگاه فشار
press
فشردن زور دادن
press
ازدحام کردن اتوزدن
press
دستگاه پرس
press
چاپ فشار
press
ماشین فشار
press
جمعیت
press
عامل موثر
press
ازدحام
press vice
منگنه
press part
بخش فشرده
press mark
علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
press law
قانون مطبوعات
press key
تکمه فشاری
straightening press
پرس مستقیم کنی
press hot
فشردن گرم
screw press
قید
punch press
پرس منگنه
solids press down
اجسام جامد سوی
solids press down
دج ها سوی پایین فشار می اورند
punching press
پرس سوراخ کننده
sewing press
ماشین کتابدوزی
press release
مطلب مطبوعاتی
rolling press
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
printing press
ماشین چاپ
screw press
منگنه
press gallery
لژ نمایندگان مطبوعات
tiger press
حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
etching press
ماشینچاپقلمزن
garlic press
سیرخودکن
lithographic press
چاپزغالی
in the press conference
در مصاحبه مطبوعاتی
pollen press
فشارگرده
to press charges against someone
ازکسی قانونی شکایت کردن
[کسی را متهم کردن]
press wheel
چرخفشار
press corps
گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
press cutting
برش دهنده فشاری
press officer
سخنگوییکارگانیاموسسه
stop press
خبریابخشیکهپسازچاپسایرقسمتهایروزنامهچاپشود
yellow press
مطبوعات جنجالی
to press ahead with
با زور ادامه دادن
to press against any thing
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
to press back
با فشار عقب بردن
to press for an answer
با صرار یا فشار پاسخ خواستن
to press the button
دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
press chamber
حفرهفشار
to send to the press
برای چاپ فرستادن
treadle press
ماشین چاپ پایی
press bar
دستهفشار
press report
گزارش خبری
wine press
چرخشت
To press ones luck .
لگد به بخت خود زدن
press gallery
جای ویژه مخبرین جراید درمجلس
die press
فشردن
forging press
پرس چکش کاری
freedom of the press
ازادی مطبوعات
freedom of the press
ازادی نگارش
press-ganging
دسته مامور جلب مشمولین
press-ganged
دسته مامور جلب مشمولین
press-gang
دسته مامور جلب مشمولین
hot press
اهار زدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com