Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
drill stock
پایه مته
drill stock
مته نگهدار
Other Matches
drill
رزمایش
drill
مته دستگاه مته ستونی
drill
مته مارپیچی
drill
دستگاه مته
drill
دریل
[ابزار]
to drill a well
چاه کندن
drill
مته برقی
[ابزار]
to drill through
سوراخ کردن
drill
دستگاه مته
[ابزار]
drill
حفر کردن
drill
مته کردن کندن
drill
سوراخ کردن
drill
تمرین کردن
drill
تعلیم دادن
drill
مته
drill
مته زدن
drill
مشق نظامی
drill
تمرین
drill
مشق
drill
تمرین مته
drill
مشق پای قبضه
drill
مشق خدمه مشق
drill
روش صحیح
drill
سوراخ کردن چاه کندن
drill master
مشق دهنده
drill mine
مین بی اثراموزشی
drill mine
مین مشقی
battle drill
تمرین رزم
battle drill
مشق جنگی تمرین جنگی
drill marching
راهپیمایی تمرینی
drill marching
تمرین پیاده روی
brace drill
مته شتر گلو
breast drill
نوعی دریل دارای مته بزرگ
drill point
جان مته
drill press
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
electric , drill
مته برقی
drill tang
بخشی از مته
drill tang
انتهای مته
fire drill
تمرین اطفاء حریق
abrasion drill
مته سایشی
adamantine drill
مته ساچمهای
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
drill press
دستگاه مته
back drill
از پشت سوراخ کردن
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
breasted drill
مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
center drill
مته مرکز
center drill
مته متمرکز
drill call
شیپور مشق
drill box
تخمدان
drill bit
سر مته
drill ammunition
گلوله مشقی
drill ammunition
مهمات مشقی
diamond drill
مته الماسی
percussion drill
گمانه زن کوبشی
corn drill
بذر افشان
core drill
مته نمونه بردار
drill call
شیپور شروع مشق صف جمع
drill chuck
سر درل
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
drill jig
الگوی مته کاری
drill hole
سوراخ مته
drill hole
سوراخ
drill head
سر درل
drill harrow
تخم پوش
drill harrow
زمین صاف کن
drill ground
میدان مشق
drill extractor
التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
drill chuk
مته گیر
drill chuck
سه نظام مته
cord drill
مته کمانی
fiddle drill
مته کمانچه
electric drill
مته برقی
[ابزار]
seed drill
بذرافشان
spiral drill
مته مارپیچی
spiral drill
مته مارپیچ
to drill soldiers
سربازان رامشق دادن
twist drill
پارچه راه راه مارپیچی
twist drill
مته مارپیچ
twist drill
مته حلزونی
drill pipe
لوله حفرکن
fluted drill
مته حلزونی
drill rod
میله مته
electric drill
دریلالکتریکی
jackleg drill
دلر پایه دار
pillar drill
پایه دلر
electric drill
دریل
[ابزار]
electric drill
دستگاه مته
[ابزار]
seed drill
تخم پاش
rotary drill
مته
rotary drill
گمانه زن گردشی
percussion drill
مته ضربه ای
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
multiple drill
تمرین چند یکانی
masonry drill
مته سنگبری
impact drill
مته کوبشی
portable drill
مته دستی
hand drill
مته دستی
hammer drill
سوراخ کن ضربه ای
pneumatic drill
مته خشک
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
rock drill
مته سنگ شکن
pneumatic drill
مته هوایی
precision drill
مته کردن دقیق
close order drill
مشق صف جمع
cordless drill driver
دریل برقی
[دریلی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
spiral ratchet drill
مته ضامن دار حلزونی
concrete coring drill
دستگاه مته هسته بتن
blast hole drill
مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
concrete coring drill
مته برای سوراخ کردن هسته بتن
straightening flute drill
مته مستقیم
depth of drill hole
عمق سوراخ مته شده
drill press vise
گیره ماشینی
stock
دسته ابزار و اسلحه
to take stock of
برانداز کردن
out of stock
<adj.>
غیر موجودی کالا
[در انبار]
in stock
<idiom>
روی بورس
take stock
<idiom>
جمع بندی کردن
stock still
بی جنبش
stock still
بی حرکت
out of stock;ex stock
از موجودی یاذخیره
to have in stock
موجود داشتن
take stock of
<idiom>
شمردن فرصتها
stock
مال التجاره
stock
موجودی کالا ذخیره
stock
موجودی
stock
میله لنگر
stock
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock
انبار
stock
ذخیره ذخیره کردن
stock
اماد ذخیره
stock
انباشته انباره
stock
سهم
stock
به موجودی افزودن
stock
ذخیره کردن
stock
انبارکردن
stock
ذخیره اولیه
stock
جوراب ساق بلند
stock
عادی ازلحاظ مدل
stock
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
دودمان
stock
جامع نسب
stock
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock
دسته چوب ماهیگیری
stock
دسته حدیده
stock
بدنه رنده
stock
ماده اولیه
stock
موجودی ذخیره
stock
موجودی انبار
stock
سهام
stock
موجود
stock
کنده
stock
سهام سرمایه
stock
نیا
stock
: مایه
stock
قنداق تفنگ
stock
ذخیره
stock
اماده
stock
تنه
stock
موجودی موجودی کالا
stock
ته ساقه
stock
مواشی پیوندگیر
stock-still
بی جنبش
stock
دم دست
stock-still
بی حرکت
stock
:حاضر
stock
درانبار
stock
پایه دسته ریشه
stock exchnge
بورس
stock holder
سهامدار
stock in trade
موجودی کالای مغازه
stock check
کنترل موجودی
stock certificate
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock broker
دلال بورس
stock broker
کارگزار بورس
stock clerk
انباردار
stock bottle
شیشه ذخیره
stock holder
صاحب سهم
stock funds
اعتبار نقدی اماد
stock control
کنترل موجودی انبار
stock control
کنترل ذخیره انبار
stock control
کنترل موجودی
stock control
کنترل وسفارش موجودی انبار
stock dividend
سهام صادره بابت سود سهام
stock evaluation
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock company
شرکت سهامی
rolling stock
ترنهای روی خط اهن
stock broker
دلال سهام
outside
[stock exchange]
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
stock accounting
حسابداری موجودی
stock account
حساب موجودی
stock exchanges
بورس سهام
stock exchange
بورس اوراق بهادار
spares stock
موجودی لوازم یدکی
service stock
امادرزمی
stock exchanges
بورس اوراق بهادار
rolling stock
گردونههای ریل دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com