English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
drivebelt safety guard محافظهتسمهگرداننده
Other Matches
safety نجات
safety به ضامن کردن ضامن
safety برقرار کردن تامین
safety امنیت
safety تامین
safety امنیت محفوفیت
safety سلامت
safety ایمنی
overall safety ایمنی کامل
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
safety اطمینان
safety بی خطری
right safety مهرهمحافظراست
safety اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
on guard گارد گرفتن
on guard بحالت گارد
off ones guard غافل
right guard نگهبانراست
to keep guard بودن احتیاط کردن
on ones guard موافب
to keep guard موافب
out guard گشتی
to be on guard بودن احتیاط کردن
to be on guard موافب
out guard گشتی صحرایی
on guard بحالت محافظ باش
on guard نگهبان
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
on guard گاردگرفتن
on guard اماده برای دفاع باشید
on ones guard متوجه
off guard <idiom> غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
on guard مراقب بودن نگهبان بودن
on ones guard درپاسگاه
on guard <idiom> آگاه ،بادقت
off-guard درانتظارپیشامدبد
on guard درسرنگهبانی
on guard هشیار
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
guard نگهبان
guard محافظ گارد
guard نگهبانی دادن
guard پاسداری دادن
guard پاییدن پاسداری کردن
guard محافظت کردن نگهبانی کردن
guard حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard پاسبان مستحفظ
guard پناه
guard نرده حفافتی
guard احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard گارد
guard پاسدار
guard حفافت کردن
guard چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard صفحه محافظ روکش محافظ
off ones guard بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
guard watch
guard محافظ
old guard محافظه کار سیاسی
guard محافظت کردن
guard حالت دفاعی شمشیرباز
guard روکش کشیدن
guard کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
safety hook قلاب اطمینان
safety hazard مخاطره ایمنی
safety glasses عینک ایمنی
safety glass شیشه اطمینان
safety glass شیشه نشکن
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
safety glass شیشه ایمنی
safety glass عینک ایمنی
safety gap دهانه حفافت
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
safety lock قفل ضامن
safety lock ضامن اسلحه
safety lock قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
safety limit حد تامین
safety lever دستگیره ضامن
safety lever اهرم ضامن
safety lanes مسیرهای امن دریایی
safety lamp چراغ ایمنی
safety lamp فانوس
safety lamp چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety fuze چاشنی
safety fuze ماسوره تامینی
safety fuse فیوز ایمنی
safety factor ضریب تامین
safety diagram دیاگرام تامین
safety device خارضامن
safety device ضامن
safety device دستگاه ضامن
safety bolt تفنگ ضامن دار
put on safety به ضامن کردن
safety card کارت تامین جنگ افزار
safety factor عامل تامین
safety fence جانپناه کنار راه
safety fence جانپناه
safety fuse فیوز اطمینان
safety thong تسمهامنیتی
safety biltz حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
safety card کارت تامین اتشبار
safety bolt ضامن
safety fuse فیوز
safety fork گیره ضامن
safety fork دوشاخه امنیت
put on safety روی ضامن گذاشتن
failure safety [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
safety catch ضامنتفنگ
safety thermostat ترموساتامنیتی
safety tether احتیاجاتامنیتی
safety tank منبعامنیت
safety scissors قیچیناخنگیر
safety rail سپرامنیتی
safety pad تشکنجات
safety handle دستهایمنی
safety goggles عینکایمنی
safety earmuff گوشپرشامنیتی
safety chain زنجیرهامنیت
safety cap کلاهکامنیتی
safety cage قفسهبازی
reasons of safety دلایل امنیتی
for reasons of safety به خاطر دلایل امنیتی
failure safety ایمنی در برابر خرابی
failure safety قابلیت اطمینان
failure safety قابلیت اعتماد
safety interlocks قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlock قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety mechanism ساز و کار ایمنی
safety boot چکمهیایمنی
safety binding نوارامنیت
safety stop ضامن اسلحه گیره ضامن
safety stop ترمز خطر
safety stock موجودی تضمینی
safety stock موجودی ذخیره انبار
safety stakes دستکهای تامین
safety regulations ایین نامه جلوگیری از خطر
safety razor تیغ خود تراش
safety precaution پیش بینیهای احتیاطی
safety post پایه ایمنی
safety plug پولک اطمینان
safety officer افسر تامین یکان
safety motive انگیزه ایمنی
safety match کبریت بی خطر
safety trap تله ایمنی
safety valve دریچه اطمینان
safety area مهرهایپشتدست
right safety back مهرهمحافظعقبیراست
left safety مهرهمفمنچپ
weak safety جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
troop safety تامین عده ها
strong safety مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
ship safety سلامت کشتی
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
safety wire سیم ایمنی
safety wire اشبیل ضامن
safety wire سیم ضامن
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
safety lock چفت ضامن سلاح
safety belts کمربند رکاب
factor of safety سازه ابیمی
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
free safety مدافع در منطقه ضعف
coefficient of safety ضریب اطمینان
angle of safety زاویه تامین گلوله
angle of safety زاویه امنیت
flame safety ایمنی در مقابل شعله اتش
factor of safety ضریب اطمینان
i provided for his safety وسائل سلامت او را فراهم کردم
factor of safety عامل تامین
safety nets وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety lamp چراغ اطمینان
factor of safety عامل اطمینان
safety belts کمربند نجات
safety belts کمربند اطمینان
safety pins خار ضامن میله ضامن
safety pins اشبیل ضامن
safety pin خار ضامن میله ضامن
safety pin اشبیل ضامن
safety-valves دریچه اطمینان
safety-valve دریچه اطمینان
safety net وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety belt کمربند نجات
safety belt کمربند ایمنی
safety belt کمربند اطمینان
safety belt کمربند رکاب
safety belts کمربند ایمنی
safety boat قایق نجات
can one pass it with safety? ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
on guard line خطحافظ
key guard راهنمایکلید
left guard محافظچپ
neck guard حافظگردن
coast guard گارد کرانه
eye guard حافظچشم
clothing guard حافظپارچه
chin guard حافظچانه
breech guard حافظتهساز
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com