English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
drop ball دراپ بال
drop ball انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
Search result with all words
drop the ball behind the block جاخالی پشت دفاع
Other Matches
Drop by drop . I n drops. قطره قطره
drop-out افت
drop-out ترک کننده
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
ir drop افت ای ار
drop in <idiom> دیدار کوتاه
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
to drop someone off کسی را پیاده کرن
to drop something off [at someone's] چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop by مختصرکردن
drop by دیدن
drop افت سقوط
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
to drop in سرزدن
To drop in on someone . به کسی سرزدن
drop in سرزدن
to drop in اتفاقا دیدنی کردن
to drop on سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop ول کردن
to let drop رهاکردن
to let drop انداختن
the very last drop اخرین قطره
drop off بخواب رفتن
drop off مردن
drop off دفاع بیرون از منطقه خود
drop on سوزن دوراهی خط اهن
drop out افت
drop out حذف شدن
drop out حذف تصادفی
drop out از قلم افتادگی
drop in درج تصادفی
drop in اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop قطره
drop افت
drop انداختن قطع مراوده
drop اب نبات
drop رهاکردن
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop [نوعی طاق]
drop افتادن چکیدن
drop جرعه کمی
drop behind عقب افتادن از
drop از قلم انداختن
drop behind عقب ماندن
drop نقل
drop ژیگ
drop چکه
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop سقوط
drop فرود
drop قطره سقوط کردن کم کنید
drop by بکسی سر زدن
drop جاگذاشتن حریف
drop پشت سر گذاشتن حریف دو
drop بار
drop چکه سقوط
drop نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop کم کردن
drop altitude ارتفاع بارریزی
drop annunciator زنگ احضار
drop letter نامه پست شهری
heavy drop بارریزی سنگین
drop back افتادن
drop inlet دریچه ریزش
drop back جاافتادن
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick شوت سرضرب
drop keel centre-plate :syn
drop keel تیغه میانی
drop in temperature کاهش دما
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop curtain پرده جلو صحنه
heat drop افت حرارت
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
drop down menu منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop forge سکه زدن
drop forger اهنگر
drop forging اهنگری سقوطی
gravity drop زنگ احضار وزنی
drop froge اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop hammer پتک خودکار اهنگری
drop hammer چکش سقوط ازاد
drop hammer چکش سقوطی
front drop پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop forge منگنه زدن
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
drop track تعقیب را قطع کنید
drop track تعقیب موقوف
drop test ازمایش ضربهای
drop test ازمایش سقوطی
drop tank تانک موقت
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
drop shot جاخالی
drop vault طاق قوسی خفته
drop weight وزن سقوطی
drop zone منطقه فرود
drop zone منطقه فرود چترباز
ear drop گوشواره اویزدار
ear drop اویزه
ear drop گل اویز
energy drop افت انرژی
drop worm حلزونی سقوطی
drop wire سیم انشعاب
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop shot ضربه دراپ
drop shadow سایه برجسته
drop point نقطه پرش
drop pass پاس بعقت
drop out type دخشههای متضاد
drop of potential افت پتانسیل
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message لولههای خبر
drop master سرپرست پرش
drop master مدیر پرش
drop point نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point نقطه چکه
drop selector سلکتور سقوطی
drop scene پرده اخرداستان زندگی
drop scene پرده جلوصحنه نمایش
drop press پتک خودکار اهنگری
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
drop point قطران
drop point قطره
drop point چکه
drop manhole دهانه ریزش
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
automatic drop اتصال خودکار
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
arc drop افت جرقهای ولت
Drop me a line . برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
hot drop saw اره گرم
drop gage فشار سنج
drop volley جاخالی
To drop a brick . <idiom> دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
drop repeat واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
drop-leaf لایهلولاییمیز
voltage drop افت ولت
voltage drop افت ولتاژ
voltage drop افت فشار الکتریکی
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
crystal drop اشککریستالی
drop earrings گوشوارهآویز
I just cant drop my work and go . نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop a hint <idiom> فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop arch قوس شاه عباسی
Let's drop the subject. از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop-ornament تزئینات آویزان
drop-tracery تزئینات مشبک کاری
ear-drop گوشواره
ear-drop گل آویز
a drop in the ocean <idiom> قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
drop-outs افت
drop (someone) a line <idiom> چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back <idiom> عقب نشینی کردن
drop by the wayside <idiom> قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop dead <idiom> کم کردن مزاحمت
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs ترک کننده
vertical drop ابشار قائم
the drop the veil روی خودراپوشیدن
short drop دراپ کوتاه
potential drop افت پتانسیل
peppermint drop قرص نعناع
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
barrel drop ابشار لولهای
one should not drop the pilot شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
impedance drop ولتاژ اتصال کوتاه
line drop افت ولتاژ یک خط
line drop افت خط
letter drop صندوق پست
lemon drop اب نبات ترش
leakage drop افت نشتی
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
contact drop افت کنتاکتی
heavy drop پرتاب بارسنگین با چتر
drip drop چک چک
potential drop افت ولتاژ
drop altitude ارتفاع پرش
the drop the veil توری یانقاب خودراپایین انداختن
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
stepped drop شیبشکن پلکانی
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
school drop out افت تحصیلی
school drop out ترک تحصیل کرده
ohmic drop افت اهمی
pressure drop افت فشار
resistance drop افت ای ار
resistance drop افت مقاومتی
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
inductive d.c. voltage drop افت ولتاژ جریان دائم القائی
oil drop experiment آزمایش قطره روغن [فیزیک]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com