Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
drop forging press	پرس اهنگری حدیدهای
Other Matches
forging press	پرس چکش کاری
drop forging	اهنگری سقوطی
drop press	پتک خودکار اهنگری
forging	اهنگری
forging	برسندان کوبیدن
forging	جعل
forging	چکش کاری
forging	قطعه اهنگری کوره کاری
forging	تقلب
forging	جعل سند جعل
forging crack	اهنگری شکافی
forging signatures	امضا سازی
forging burst	اهنگری انفجاری
forging grade steel	فولاد اهنگری
hot forging die	حدیده اهنگری گرم
cold pressed forging	اهنگری فشاری سرد
open die forging	اهنگری حدیده ازاد
Drop by drop . I n drops.	قطره قطره
press	فشار دادن با انگشتان
to press up	سوی بالافشار دادن
press	قفسه
in the press	زیر چاپ
in the press	تحت طبع
press up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
to press up	با فشار بالابردن
press-up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press	فشار
press	فشار روی دفاع
press	عامل موثر
press	قاب راکت تنیس
press	تاکتیک دفاعی فشرده
press	دستگاه فشار
press	ماشین فشار
press	دادن
press	چاپ فشار
press	دستگاه پرس
press	ازدحام کردن اتوزدن
press	فشردن زور دادن
press	وارداوردن
press	مطبوعات جراید
press	مطبعه
press	ماشین چاپ
press	جمعیت
press	ازدحام
press	بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press	مطبوعات
press	له کردن
press	فشردن
press	عصاره گرفتن
press	چاپ
press	فشاراوردن
press	فشار دادن
clothes press	گنجه جا رختی
punching press	پرس سوراخ کننده
press gallery	جای ویژه مخبرین جراید درمجلس
press casting	ریخته گری فشاری
press cast	ریختن تحت فشار
press mark	علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
punch press	پرس منگنه
press law	قانون مطبوعات
press key	تکمه فشاری
press hot	فشردن گرم
press gallery	لژ نمایندگان مطبوعات
die press	فشردن
press part	بخش فشرده
cutting press	پرس قطع کننده [مهندسی]
drill press	متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drill press	دستگاه مته
copying press	منگنه سوادبرداری
press vice	منگنه
drawing press	پرس کششی
press fit	پرس شده
press campaign	مبارزه مطبوعاتی
press brake	پرس خمشی
press board	مقوای فشرده
hydraulic press	پرس هیدرولیکی
hot press	پرس کردن گرم
hot press	مهره
hot press	منگنه ماشین اهار
liberty of the press	ازادی مطبوعات
hot press	مهره کشیدن
hot press	جلادادن
hot press	برق انداختن
hot press	اهار زدن
freedom of the press	ازادی نگارش
folding press	پرس خم کاری
filter press	صافی فشاری
extrusion press	اشترانق پرسه
freedom of the press	ازادی مطبوعات
legg press	تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
press bed	بخش زیرین پرس
press agent	مامور اگهی و تبلیغ
pneumatic press	پرس بادی
plate press	پرس صفحه باتری
percussion press	پرس ضربهای
oil press	دستگاه عصاری
oil press	چرخ روغن گیری
need press theory	نظریه نیاز- فشار
moulding press	منگنه
power press	پرس
mechanical press	پرس
letter press	نوشته وابسته به عکسها
letter press	مواد چاپی
press attache	وابسته مطبوعاتی
clean and press	حرکت پرس وزنه برداری
printing press	ماشین چاپ
press chamber	حفرهفشار
press officer	سخنگوییکارگانیاموسسه
press bar	دستهفشار
pollen press	فشارگرده
lithographic press	چاپزغالی
garlic press	سیرخودکن
etching press	ماشینچاپقلمزن
wine press	چرخشت
treadle press	ماشین چاپ پایی
to send to the press	برای چاپ فرستادن
to press the button	دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
to press for an answer	با صرار یا فشار پاسخ خواستن
to press back	با فشار عقب بردن
to press against any thing	بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
crank press	پرس کششی اهرم
press wheel	چرخفشار
press corps	گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
press release	مطلب مطبوعاتی
press releases	مطلب مطبوعاتی
gutter press	نگارش هایامطبوعات پست
press report	گزارش خبری
to press ahead with	با زور ادامه دادن
yellow press	مطبوعات جنجالی
in the press conference	در مصاحبه مطبوعاتی
to press charges against someone	ازکسی قانونی شکایت کردن [کسی را متهم کردن]
To press ones luck .	لگد به بخت خود زدن
stop press	خبریابخشیکهپسازچاپسایرقسمتهایروزنامهچاپشود
press cutting	برش دهنده فشاری
press-ups	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press-gang	دسته مامور جلب مشمولین
tiger press	حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
briquetting press	پرس متعادل یا بالینگ پرس
solids press down	اجسام جامد سوی
bench press	پرس میزی
straightening press	پرس مستقیم کنی
screw press	قید
solids press down	دج ها سوی پایین فشار می اورند
screw press	منگنه
baling press	بالینگ پرس
hydrostatic press	منگنه ابی
sewing press	ماشین کتابدوزی
baling press	پرس متعادل
press conferences	مصاحبه مطبوعاتی
press conference	مصاحبه مطبوعاتی
press-ganged	دسته مامور جلب مشمولین
press gangs	دسته مامور جلب مشمولین
press gang	دسته مامور جلب مشمولین
press boxes	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press-ganging	دسته مامور جلب مشمولین
press box	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
cabbaging press	پرس هیدرولیک
press-gangs	دسته مامور جلب مشمولین
c frame press	پرس با قالب "سی " شکل
rolling press	الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
rotating table press	پرس مدور
column screw press	پرس پیچی ستونی
to correct yhe press	چیز چاپ شده غلط گیری کردن
power press extrusion	طریقه اشترانق پرس
gap frame press	پرس "سی " شکل
hand screw press	پرس پیحی دستی
press of sail or canvas	بادبان بفراخور باد
press campaingn or stunt	مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
press cast process	فرایند ریخته گری فشاری
press copy book	دفتر کپیه
press of sail or canvas	ان مقداربادبان که باد اجازه دهد
i gave it a slight press	انرا کمی فشار دادم
pressing: standing press	پایهفشار
the press of modern life	فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
stretch press die	قالب انبساطی
Press the elevator button.	تکمه آسانسور رافشار بدهید
press (push) one's luck <idiom>	به شانس بستگی داد
multi stage press	پرس چند طبقه
air operated press	پرس بادی پنوماتیکی
concrete tile press	پرس صفحهای بتن
double action press	پرس دو واکنشی
drill press vise	گیره ماشینی
dial feed press	پرس میزی گردان
dial feed press	پرس رولور
die stamping press	پرس حدیده
die stamping press	پرس قالب گیری حدیدهای
double accentric press	پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
beam bending press	پرس خم کننده میله
double action drawing press	پرس کششی دوکاره
vincent friction screw press	پرس وینسنت
four column friction screw press	پرس اصطکاکی چهار ستونی
drop	یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop	نقل
drop	دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop in	درج تصادفی
drop in	اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in	سرزدن
drop	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop	چکه سقوط
drop	بار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com