English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
drop froge اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
Other Matches
Drop by drop . I n drops. قطره قطره
to let drop ول کردن
To drop in on someone . به کسی سرزدن
drop by مختصرکردن
drop by دیدن
drop by بکسی سر زدن
drop behind عقب ماندن
drop behind عقب افتادن از
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
drop in <idiom> دیدار کوتاه
to drop someone off کسی را پیاده کرن
to drop something off [at someone's] چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop جرعه کمی
drop [نوعی طاق]
ir drop افت ای ار
drop in سرزدن
drop out از قلم افتادگی
drop out حذف تصادفی
drop out حذف شدن
drop out افت
drop on سوزن دوراهی خط اهن
drop off دفاع بیرون از منطقه خود
drop off مردن
drop off بخواب رفتن
the very last drop اخرین قطره
to drop in سرزدن
to drop in اتفاقا دیدنی کردن
to drop on سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop رهاکردن
to let drop انداختن
drop in درج تصادفی
drop in اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop ژیگ
drop قطره سقوط کردن کم کنید
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop جاگذاشتن حریف
drop پشت سر گذاشتن حریف دو
drop از قلم انداختن
drop بار
drop چکه سقوط
drop فرود
drop کم کردن
drop قطره
drop چکه
drop نقل
drop اب نبات
drop افتادن چکیدن
drop رهاکردن
drop انداختن قطع مراوده
drop افت
drop سقوط
drop-out افت
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop-out ترک کننده
drop نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop افت سقوط
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
school drop out افت تحصیلی
line drop افت خط
school drop out ترک تحصیل کرده
resistance drop افت ای ار
resistance drop افت مقاومتی
line drop افت ولتاژ یک خط
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ohmic drop افت اهمی
one should not drop the pilot شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
peppermint drop قرص نعناع
pressure drop افت فشار
potential drop افت ولتاژ
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
potential drop افت پتانسیل
letter drop صندوق پست
ear drop گوشواره اویزدار
ear drop اویزه
ear drop گل اویز
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
energy drop افت انرژی
front drop پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
gravity drop زنگ احضار وزنی
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
heat drop افت حرارت
heavy drop بارریزی سنگین
heavy drop پرتاب بارسنگین با چتر
hot drop saw اره گرم
impedance drop ولتاژ اتصال کوتاه
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
leakage drop افت نشتی
lemon drop اب نبات ترش
drop zone منطقه فرود چترباز
drop-ornament تزئینات آویزان
ear-drop گوشواره
voltage drop افت ولتاژ
voltage drop افت فشار الکتریکی
Drop dead <idiom> کم کردن مزاحمت
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
crystal drop اشککریستالی
drop by the wayside <idiom> قبل از اتمام کار ،ویران شدن
drop earrings گوشوارهآویز
drop-leaf لایهلولاییمیز
Drop me a line . برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
To drop a brick . <idiom> دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
I just cant drop my work and go . نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop a hint <idiom> فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line <idiom> چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back <idiom> عقب نشینی کردن
voltage drop افت ولت
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
ear-drop گل آویز
drop repeat واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
short drop دراپ کوتاه
stepped drop شیبشکن پلکانی
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil توری یانقاب خودراپایین انداختن
the drop the veil روی خودراپوشیدن
Let's drop the subject. از این موضوع صرف نظر کنیم .
a drop in the ocean <idiom> قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
vertical drop ابشار قائم
drop-tracery تزئینات مشبک کاری
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop of potential افت پتانسیل
drop in temperature کاهش دما
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop hammer چکش سقوطی
drop hammer چکش سقوط ازاد
drop hammer پتک خودکار اهنگری
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop forging اهنگری سقوطی
drop forger اهنگر
drop forge منگنه زدن
drop inlet دریچه ریزش
drop keel تیغه میانی
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message لولههای خبر
drop master سرپرست پرش
drop master مدیر پرش
drop manhole دهانه ریزش
drop letter نامه پست شهری
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick شوت سرضرب
drop keel centre-plate :syn
drop forge سکه زدن
drop down menu منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop curtain پرده جلو صحنه
drip drop چک چک
contact drop افت کنتاکتی
barrel drop ابشار لولهای
automatic drop اتصال خودکار
arc drop افت جرقهای ولت
drop gage فشار سنج
drop volley جاخالی
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs ترک کننده
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
drop altitude ارتفاع پرش
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop ball انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop ball دراپ بال
drop back جاافتادن
drop back افتادن
drop arch قوس شاه عباسی
drop annunciator زنگ احضار
drop altitude ارتفاع بارریزی
drop-outs افت
drop out type دخشههای متضاد
drop test ازمایش ضربهای
drop shadow سایه برجسته
drop shot ضربه دراپ
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop shot جاخالی
drop worm حلزونی سقوطی
drop tank تانک موقت
drop test ازمایش سقوطی
drop wire سیم انشعاب
drop weight وزن سقوطی
drop vault طاق قوسی خفته
drop track تعقیب را قطع کنید
drop track تعقیب موقوف
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
drop point قطران
drop point قطره
drop point چکه
drop point نقطه چکه
drop point نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop press پتک خودکار اهنگری
drop scene پرده جلوصحنه نمایش
drop scene پرده اخرداستان زندگی
drop selector سلکتور سقوطی
drop point نقطه پرش
drop pass پاس بعقت
drop zone منطقه فرود
drop type switchboard قفسه کلیدهای نوع سقوطی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com