Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
Search result with all words
Only a drop in the bucket ( ocean) .
قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
Other Matches
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
bucket
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket
بیل مکانیکی
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
تیغه گردنده توربین
bucket
سطل جام
bucket
منحنی پیوند
bucket
سطل
bucket
دلو
bucket
فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
bucket
قوس پیوند قوس پیوندی
bucket shop
جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
bucket sort
جور کردن دلوی
kick the bucket
<idiom>
مردن
grab bucket
سطل قلاب دار
conveyor bucket
سطل بالابر
bucket step
فیکس کردن پا برای استراحت
bucket of steam
سطل بخار
bucket hoist
دستگاه بالابرنده سطل
bucket elevator
دستگاه بالابرنده سطل
bucket ring
زبانهحلقه
bucket charging
بارگیری با سطل
brain bucket
کلاهخود
dump bucket
سطل زباله
dump bucket
سطل اشغال
grab bucket
بیل مکانیکی
bucket shops
جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
elevator bucket
سطل بالابر
loading bucket
سطل بارگیری
backward bucket
سطلوارونه
bucket cylinder
زبانهسیلندر
bucket lever
سطحزبانه
bucket tooth
زبانهدندانه
bucket seat
صندلی یکنفری
bucket seats
صندلی یکنفری
digger bucket
تیغهحفرکن
The handle of the bucket has come off.
دسته سطل کنده شده
to kick the bucket
مردن
ice-bucket
یخدان- سطلیخ
leather bucket
دول
suspension bucket
سطل اویزان
swing bucket
جراثقال گردان
swing bucket
جراثقال نوسان دار
coin return bucket
محلبرگشتپول
bucket wheel excavator
زبانهیچرخهیبالابر
backward bucket cylinder
سیلندرسطلوارونه
grab bucket crane
جرثقیل با بیل مکانیکی
bucket hinge pin
زبانهلولایی
drop by
مختصرکردن
drop by
دیدن
drop out
حذف تصادفی
drop out
حذف شدن
drop out
افت
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop in
سرزدن
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop off
مردن
drop off
بخواب رفتن
drop in
درج تصادفی
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop out
از قلم افتادگی
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
to let drop
ول کردن
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
the very last drop
اخرین قطره
to drop in
سرزدن
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop
رهاکردن
to let drop
انداختن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
drop
[نوعی طاق]
drop
جرعه کمی
ir drop
افت ای ار
drop by
بکسی سر زدن
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop
چکه سقوط
drop
بار
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
drop
جاگذاشتن حریف
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop-out
افت
drop
افت سقوط
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop-out
ترک کننده
drop
کم کردن
drop
سقوط
drop
انداختن قطع مراوده
drop
رهاکردن
drop
افتادن چکیدن
drop behind
عقب ماندن
drop
ژیگ
drop
اب نبات
drop behind
عقب افتادن از
drop
نقل
drop
افت
drop
فرود
drop
قطره
drop
از قلم انداختن
drop
چکه
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
drop by the wayside
<idiom>
قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
line drop
افت ولتاژ یک خط
line drop
افت خط
leakage drop
افت نشتی
lemon drop
اب نبات ترش
Drop dead
<idiom>
کم کردن مزاحمت
letter drop
صندوق پست
drop gage
فشار سنج
drop volley
جاخالی
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs
ترک کننده
gravity drop
زنگ احضار وزنی
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
heat drop
افت حرارت
heavy drop
بارریزی سنگین
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
drop-outs
افت
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
hot drop saw
اره گرم
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
ohmic drop
افت اهمی
one should not drop the pilot
شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
crystal drop
اشککریستالی
vertical drop
ابشار قائم
drop point
نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop a hint
<idiom>
فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
voltage drop
افت ولت
voltage drop
افت ولتاژ
voltage drop
افت فشار الکتریکی
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
drop-leaf
لایهلولاییمیز
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
peppermint drop
قرص نعناع
potential drop
افت پتانسیل
potential drop
افت ولتاژ
pressure drop
افت فشار
resistance drop
افت مقاومتی
resistance drop
افت ای ار
school drop out
ترک تحصیل کرده
school drop out
افت تحصیلی
short drop
دراپ کوتاه
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
stepped drop
شیبشکن پلکانی
drop earrings
گوشوارهآویز
drop pass
پاس بعقت
drop message
لولههای خبر
drop master
سرپرست پرش
drop master
مدیر پرش
drop manhole
دهانه ریزش
drop letter
نامه پست شهری
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick
شوت سرضرب
drop keel
centre-plate :syn
drop keel
تیغه میانی
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop of potential
افت پتانسیل
drop out type
دخشههای متضاد
ear-drop
گل آویز
contact drop
افت کنتاکتی
drip drop
چک چک
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
drop altitude
ارتفاع پرش
drop altitude
ارتفاع بارریزی
drop annunciator
زنگ احضار
drop arch
قوس شاه عباسی
drop inlet
دریچه ریزش
drop in temperature
کاهش دما
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop forging
اهنگری سقوطی
drop forger
اهنگر
drop forge
منگنه زدن
drop forge
سکه زدن
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
ear-drop
گوشواره
drop curtain
پرده جلو صحنه
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop back
افتادن
drop back
جاافتادن
drop ball
دراپ بال
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com