Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
drop point tester
دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
Other Matches
flash point tester
ازمایش کننده نقطه اشتعال
drop point
نقطه چکه
drop point
چکه
drop point
قطران
drop point
نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point
نقطه پرش
drop point
قطره
drop-point slating
سنگ شیروانی اریب
tester
دستگاه ازمایش
tester
ازماینده
tester
ممتحن ازمونگر
tester
ازمایش کننده
spring tester
دستگاه ازمایش فنری
hardness tester
ازمایش کننده یا تستر سختی
continuity tester
آزماندهیاتصال
nozzle tester
دستگاه ازمایش نازل
tester screwdriver
پیچگوشتیآزمایشکننده
magnet tester
دستگاه ازمایش اهنربا
insulation tester
دستگاه ازمایش عایق بندی
armature tester
ارمیچرازما
tube tester
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
tube tester
لامپ سنج
cell tester
ولت سنج باتری
cell tester
ازمایشگر باطری
line tester
ازمایش کننده خط
cell tester
تسترباطری
potential tester
فازمتر
integrate circuit tester
دستگاه ازمایش ای سی تستر ای سی
scratch hardness tester
ازمایشگر سختی خراش
grid current tester
ازمایش کننده جریان شبکه
high-voltage tester
تسترفشارالکتریکیبالا
abel closed tester
دستگاه ابل
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
vicker's diamond hardness tester
دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
point to point line
خط نقطه به نقطه
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop
فرود
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop off
مردن
ir drop
افت ای ار
drop off
بخواب رفتن
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
drop-out
ترک کننده
drop-out
افت
drop in
درج تصادفی
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
the very last drop
اخرین قطره
to drop in
سرزدن
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop
ول کردن
to let drop
رهاکردن
to let drop
انداختن
drop
جرعه کمی
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
drop out
از قلم افتادگی
drop out
حذف تصادفی
drop out
حذف شدن
drop out
افت
drop
افت سقوط
drop
بار
drop
چکه سقوط
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
کم کردن
drop in
سرزدن
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
drop
جاگذاشتن حریف
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
ژیگ
drop
قطره
drop
چکه
drop
نقل
drop
اب نبات
drop
از قلم انداختن
drop
افتادن چکیدن
drop
رهاکردن
drop
انداختن قطع مراوده
drop
افت
drop
سقوط
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
drop by
مختصرکردن
drop by
دیدن
drop
[نوعی طاق]
drop behind
عقب افتادن از
drop behind
عقب ماندن
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop by
بکسی سر زدن
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop track
تعقیب را قطع کنید
drop keel
تیغه میانی
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
drip drop
چک چک
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
drop worm
حلزونی سقوطی
drop in temperature
کاهش دما
drop wire
سیم انشعاب
drop-outs
ترک کننده
drop track
تعقیب موقوف
drop vault
طاق قوسی خفته
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
drop altitude
ارتفاع پرش
drop annunciator
زنگ احضار
drop altitude
ارتفاع بارریزی
drop weight
وزن سقوطی
drop forging
اهنگری سقوطی
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop a hint
<idiom>
فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
drop inlet
دریچه ریزش
drop by the wayside
<idiom>
قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop dead
<idiom>
کم کردن مزاحمت
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop zone
منطقه فرود چترباز
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop hammer
پتک خودکار اهنگری
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
drop hammer
چکش سقوط ازاد
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop hammer
چکش سقوطی
drop zone
منطقه فرود
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
barrel drop
ابشار لولهای
drop test
ازمایش ضربهای
drop scene
پرده اخرداستان زندگی
drop scene
پرده جلوصحنه نمایش
drop ball
دراپ بال
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop-leaf
لایهلولاییمیز
drop earrings
گوشوارهآویز
drop manhole
دهانه ریزش
crystal drop
اشککریستالی
drop pass
پاس بعقت
drop forger
اهنگر
drop forge
منگنه زدن
contact drop
افت کنتاکتی
drop forge
سکه زدن
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop curtain
پرده جلو صحنه
drop cap
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop selector
سلکتور سقوطی
drop back
جاافتادن
drop shadow
سایه برجسته
drop keel
centre-plate :syn
drop kick
شوت سرضرب
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
drop press
پتک خودکار اهنگری
drop letter
نامه پست شهری
drop test
ازمایش سقوطی
drop tank
تانک موقت
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
drop master
مدیر پرش
drop message
لولههای خبر
drop shot
جاخالی
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop shot
ضربه دراپ
drop of potential
افت پتانسیل
drop arch
قوس شاه عباسی
drop back
افتادن
drop out type
دخشههای متضاد
drop volley
جاخالی
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
hot drop saw
اره گرم
short drop
دراپ کوتاه
school drop out
افت تحصیلی
school drop out
ترک تحصیل کرده
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
resistance drop
افت ای ار
resistance drop
افت مقاومتی
heavy drop
بارریزی سنگین
heat drop
افت حرارت
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
gravity drop
زنگ احضار وزنی
pressure drop
افت فشار
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
ear-drop
گوشواره
ear-drop
گل آویز
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com