Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (5 milliseconds)
English
Persian
drum miller
دستگاه فرز غلطک گردان
Other Matches
miller
اسیابان
miller
یکجورپروانه
miller thumb
یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
pantograph miller
ماشین فرز پانتوگراف
duplex planto miller
نوعی دستگاه فرز دوپلکس
double column miller
دستگاه فرز دو ستونی
miller analogies test
ازمون قیاسهای میلر
double column planner miller
دستگاه فرز با صفحه تراش دروازهای
duplex fixed bed miller
دستگاه فرز دوبل
drum
غلطک
drum
طبلک
drum
طبل کوس استوانه
drum
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum
ی
drum
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drum
نورد
to drum out
بیرون کردن
drum
ساقه گنبد
drum
طبل
drum
طبله
drum up
<idiom>
اختراع کردن
drum
چلیک
drum
دهل
drum
[ستون استوانه شکل]
drum
طبل زدن
drum
طوقه
drum
استوانه
drum
طبلک بخار طبلک
drum
فرف استوانه شکل
drum
درام سیلندر استوانه
drum
گردونه دوار
tenor drum
طبلتنور
memory drum
گردونه یاد
snare drum
زهطبل
magnetic drum
درام مغناطیسی
magnetic drum
طبله مغناطیسی
log drum
طبله واقعه نگاره
guide drum
طبلک راهنما
grooved drum
قرقره شیاردار
gasoline drum
بشکه بنزین
magnetic drum
طبلک مغناطیسی درام حافظه
rotating drum
فرفاستوانهایشکلچرخشی
drum brake
ترمزحلقوی
drum roll
تندزنی
drum roll
ضربات مداوم
winding drum
قرقره سیم پیچی
to drum at a door
درکوبیدن
to drum at a door
درزدن
to drum a tune
ضرب مقامی راباکوس گرفتن
smoked drum
گردونه ثبت کننده
rotary drum
طبلک گردان
revolving drum
طبله چرخان
range drum
طبله بستن مسافت به توپ
range drum
طبله مسافت
print drum
طبله چاپ
drum rolls
تندزنی
drum rolls
ضربات مداوم
drum major
طبل بزرگ
drum controller
کنترل کننده درام
drum controller
غلطک فرمان
drum controller
نافم استوانهای
drum beat
صدای کوس
drum barrel
پوسته یا روکش استوانهای
drum armature
ارمیچر استوانهای
cable drum
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
beat of drum
ضربه طبل
bass drum
کوس
bass drum
طبل بزرگ
at beat of drum
بصدای کوس
drum major
فرمانده طبالان
kettle drum
دمامه عصرانه مفصل
kettle drum
کوس
kettle drum
نقاره
kettle drum
دهل
drum majors
فرمانده طبالان
drum head
پوست طبل
drum magazine
مخزن استوانهای
drum majorette
زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum printer
چاپگر طبله
drum pump
پمپ استوانهای شکل
drum sorting
مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum majors
طبل بزرگ
drum switch
جابجاگر استوانهای
drum switch
کلید غلطکی
drum turret
سر رولور استوانهای
drum storage
drum magnetic
drum printer
چاپگراستوانهای
drum printer
چاپگر طبلهای
drum plotter
رسام استوانهای
drum plotter
رسام طبله
drum plotter
کشنده طبله
To drum something into someones head .
مطلبی را به گوش کسی خواندن
magnetic drum memory
حافظه با درام مغناطیسی
rotary drum mixer
مخلوط کننده طبلکی
rotary drum mixer
میکسراستوانهای بتن
series drum winding
سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
magnetic drum system
سیستم درام مغناطیسی
multiple drum winding
سیم پیچ استوانهای چندگانه
drum type lubricating pump
پمپ روغنکاری نوع غلطکی
drum type boring machine
دستگاه مته نوع استوانهای
magnetic drum file memory
درام مغناطیسی حافظه بزرگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com