Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (2 milliseconds)
English	Persian
drum pump	پمپ استوانهای شکل
Search result with all words
drum type lubricating pump	پمپ روغنکاری نوع غلطکی
Other Matches
drum	ساقه گنبد
drum	غلطک
drum	نورد
drum	طبلک
drum	طبل کوس استوانه
drum	رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum	ی
drum	نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
to drum out	بیرون کردن
drum	استوانه
drum	طبلک بخار طبلک
drum up <idiom>	اختراع کردن
drum	[ستون استوانه شکل]
drum	فرف استوانه شکل
drum	چلیک
drum	طبل
drum	طبله
drum	دهل
drum	درام سیلندر استوانه
drum	گردونه دوار
drum	طوقه
drum	طبل زدن
drum printer	چاپگر طبلهای
drum printer	چاپگراستوانهای
drum printer	چاپگر طبله
drum sorting	مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum storage	drum magnetic
drum switch	جابجاگر استوانهای
drum switch	کلید غلطکی
drum turret	سر رولور استوانهای
drum plotter	کشنده طبله
drum plotter	رسام طبله
drum controller	نافم استوانهای
drum controller	غلطک فرمان
drum beat	صدای کوس
drum barrel	پوسته یا روکش استوانهای
drum armature	ارمیچر استوانهای
drum controller	کنترل کننده درام
drum head	پوست طبل
drum magazine	مخزن استوانهای
drum majorette	زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum miller	دستگاه فرز غلطک گردان
drum plotter	رسام استوانهای
gasoline drum	بشکه بنزین
grooved drum	قرقره شیاردار
guide drum	طبلک راهنما
to drum at a door	درزدن
to drum at a door	درکوبیدن
winding drum	قرقره سیم پیچی
drum roll	ضربات مداوم
drum roll	تندزنی
drum rolls	ضربات مداوم
drum rolls	تندزنی
drum brake	ترمزحلقوی
rotating drum	فرفاستوانهایشکلچرخشی
snare drum	زهطبل
to drum a tune	ضرب مقامی راباکوس گرفتن
smoked drum	گردونه ثبت کننده
rotary drum	طبلک گردان
log drum	طبله واقعه نگاره
magnetic drum	طبله مغناطیسی
magnetic drum	درام مغناطیسی
magnetic drum	طبلک مغناطیسی درام حافظه
memory drum	گردونه یاد
print drum	طبله چاپ
range drum	طبله مسافت
range drum	طبله بستن مسافت به توپ
revolving drum	طبله چرخان
tenor drum	طبلتنور
drum major	طبل بزرگ
drum majors	فرمانده طبالان
at beat of drum	بصدای کوس
cable drum	قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
bass drum	طبل بزرگ
kettle drum	دمامه عصرانه مفصل
drum major	فرمانده طبالان
kettle drum	کوس
drum majors	طبل بزرگ
kettle drum	دهل
beat of drum	ضربه طبل
kettle drum	نقاره
bass drum	کوس
To drum something into someones head .	مطلبی را به گوش کسی خواندن
magnetic drum system	سیستم درام مغناطیسی
series drum winding	سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
multiple drum winding	سیم پیچ استوانهای چندگانه
rotary drum mixer	مخلوط کننده طبلکی
magnetic drum memory	حافظه با درام مغناطیسی
rotary drum mixer	میکسراستوانهای بتن
drum type boring machine	دستگاه مته نوع استوانهای
magnetic drum file memory	درام مغناطیسی حافظه بزرگ
pump	تلمبه
pump	تلمبه زنی
pump	پمپ
pump	تپش
pump	تپ تپ
pump	با تلمبه خالی کردن
pump	صدای تلمبه
pump	ارسال کردن
pump	پمپ موتور
pump	باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
pump	حرکات فریبنده
to pump up	تلمبه زدن
pump	پمپ کردن پمپ
to pump up	باتلمبه باد کردن
stirrup pump	تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
submergible pump	پمپ شناور
submersible pump	پمپ شناور
suction pump	تلمبه مکنده
pump house	تلمبه خانه
suction pump	تلمبه مکشی
pump handle	زیاد تکان دادن
pump delivery	خروجی پمپ
pump piston	پیستون پمپ
screw like pump	پمپ پیچوار
scavenge pump	پمپ جاروب
sand pump	پمپ شن کش
rotary pump	پمپ دورانی
pump stroke	ضربه پمپ
rotary pump	پمپ گردان
pump switch	کلید پمپ
pump stroke	حرکت پمپ
pump shaft	محور پمپ
scavenge pump	پمپ برگرداننده
suction pump	پمپ مکشی
sump pump	تلمبه لجن کشی
pump sprayer	سمپاشیپمپ
tyre pump	پمپتایر
To draw someone out. To pump someone.	از کسی حرف در آوردن ( کشیدن )
wind pump	پمپی که با باد کار میکند
to pump up a tire	تایری را با تلمبه باد کردن
delivery [of a pump]	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump]	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump]	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump]	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump]	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump]	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump]	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump]	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump]	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
pump room	اتاقپمپ
pump nozzle	سرلولهپمپ
pump motor	موتورپمپ
water pump	پمپ اب
to fang a pump	براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
to pump dry	با تلمبه خشک انداختن
turbine pump	پمپ توربینی
turbo pump	توربو پمپ
vaccum pump	پمپ خلاء
vacuum pump	پمپ خلاء
vane pump	خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
water pump	تلمبه اب
wobble pump	پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
stomach pump	پمپ شکم
stomach pump	تنقیهی معده
mud pump	تلمبهگل
to pump somebody for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
pump dale	لوله تلمبه
contractors pump	پمپ ساختمان
bilge pump	پمپ لنس
bilge pump	پمپ فشار کمپرسور روغن
bilge pump	پمپ فشار روغن
bicycle pump	تلمبه دوچرخه
feed pump	پمپ سوخت رسانی
feed pump	پمپ تغذیه
force pump	تلمبه فشاری
fuel pump	پمپ بنزین
fuel pump	پمپ سوخت
fule pump	پمپ سوخت
fule pump	تلمبه سوخت
enema pump	اماله فرنگی
gas pump	پمپ بنزین
gas pump	تلمبه بنزین
petrol pump	پمپ بنزین
petrol pump	تلمبه بنزین
gear pump	پمپ دندهای
bladeless pump	پمپ بدون پره
booster pump	پمپ تقویتی جهت ایجاد فشارزیاد
booster pump	پمپ کمکی
cooling pump	پمپ سرد کننده
cooling pump	پمپ خنک کننده
circulation pump	پمپ گردان
diaphgram pump	پمپ دیافراگم دار
diaphgram pump	پمپ ممبرانی
diffusion pump	تلمبه پخشی
displacement pump	تلمبه حجمی
dosing pump	پمپ پیمانه
circulating pump	پمپ دوار
centrifugal pump	پمپ گریز از مرکز
centrifugal pump	پمپ دورانی
centrifugal pump	تلمبه مرکز گریز
centrifugal pump	پمپ سانتریفوژ
bouyancy pump	پمپ شناور
boostes pump	پمپ کمکی
boostes pump	پمپ اضافی
gear pump	پمپ روغن دندهای
injector pump	پمپ انژکتور
injector pump	پمپ تزریق سوخت
plunger pump	پمپ پیستونی
piston pump	پمپ پیستونی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com