English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (2 milliseconds)
English Persian
drum rolls ضربات مداوم
drum rolls تندزنی
Other Matches
rolls غلتک زدن
rolls بدوران انداختن
rolls غلتیدن
rolls غلت خوردن گشتن
rolls تراندن
rolls تردادن
rolls تلاطم داشتن
rolls غلطیدن
rolls غلتش ناو
rolls غل دادن
rolls نورد
rolls غلتک
rolls چرخش گردش
rolls چیز پیچیده
rolls فهرست پیچیدن
rolls صورت
rolls توپ
rolls لوله
rolls طومار
rolls غلتاندن غلت دادن
rolls غلطیدن ناو
rolls انحراف به چپ یا راست
rolls دوران حول محور طولی غلطش
rolls گرده نان
rolls ثبت
rolls گردکردن
rolls طاقه
rolls نورد کردن
rolls فهرست
rolls ناوش
rolls ناویدن
rolls چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
rolls چرخش توپ والیبال
rolls of honour لیست افتخار
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
strike off the rolls از صورت وکلا خارج کردن
on the rolls of fame در زمره نامداران
tax rolls جزو جمع مالیاتی
to call the rolls حاضروغایب کردن
to strike off the rolls از صورت حذف کردن
rolls of honour صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
to drum out بیرون کردن
drum طبله
drum طبلک بخار طبلک
drum درام سیلندر استوانه
drum گردونه دوار
drum طوقه
drum طبل زدن
drum فرف استوانه شکل
drum دهل
drum طبل
drum چلیک
drum up <idiom> اختراع کردن
drum [ستون استوانه شکل]
drum استوانه
drum نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drum ی
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum طبل کوس استوانه
drum طبلک
drum نورد
drum غلطک
drum ساقه گنبد
to drum at a door درزدن
memory drum گردونه یاد
print drum طبله چاپ
magnetic drum طبلک مغناطیسی درام حافظه
magnetic drum درام مغناطیسی
magnetic drum طبله مغناطیسی
log drum طبله واقعه نگاره
guide drum طبلک راهنما
grooved drum قرقره شیاردار
gasoline drum بشکه بنزین
range drum طبله مسافت
range drum طبله بستن مسافت به توپ
drum roll ضربات مداوم
winding drum قرقره سیم پیچی
drum brake ترمزحلقوی
to drum at a door درکوبیدن
to drum a tune ضرب مقامی راباکوس گرفتن
rotating drum فرفاستوانهایشکلچرخشی
snare drum زهطبل
tenor drum طبلتنور
smoked drum گردونه ثبت کننده
rotary drum طبلک گردان
revolving drum طبله چرخان
drum roll تندزنی
drum major فرمانده طبالان
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
drum armature ارمیچر استوانهای
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drum beat صدای کوس
drum controller نافم استوانهای
drum controller غلطک فرمان
drum controller کنترل کننده درام
drum head پوست طبل
beat of drum ضربه طبل
bass drum کوس
bass drum طبل بزرگ
drum major طبل بزرگ
drum majors فرمانده طبالان
drum majors طبل بزرگ
kettle drum دهل
kettle drum نقاره
kettle drum کوس
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
at beat of drum بصدای کوس
drum magazine مخزن استوانهای
drum pump پمپ استوانهای شکل
drum storage drum magnetic
drum printer چاپگراستوانهای
drum switch جابجاگر استوانهای
drum switch کلید غلطکی
drum printer چاپگر طبلهای
drum printer چاپگر طبله
drum plotter کشنده طبله
drum plotter رسام طبله
drum plotter رسام استوانهای
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum turret سر رولور استوانهای
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
To drum something into someones head . مطلبی را به گوش کسی خواندن
rotary drum mixer میکسراستوانهای بتن
rotary drum mixer مخلوط کننده طبلکی
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
series drum winding سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
magnetic drum system سیستم درام مغناطیسی
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
magnetic drum file memory درام مغناطیسی حافظه بزرگ
drum type lubricating pump پمپ روغنکاری نوع غلطکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com