Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
drum storage
drum magnetic
Other Matches
to drum out
بیرون کردن
drum
ساقه گنبد
drum
غلطک
drum
نورد
drum
طبلک
drum
طبل کوس استوانه
drum
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum
ی
drum
[ستون استوانه شکل]
drum
استوانه
drum
طبلک بخار طبلک
drum
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drum up
<idiom>
اختراع کردن
drum
چلیک
drum
طبل
drum
طبله
drum
دهل
drum
فرف استوانه شکل
drum
طبل زدن
drum
طوقه
drum
گردونه دوار
drum
درام سیلندر استوانه
to drum at a door
درکوبیدن
revolving drum
طبله چرخان
smoked drum
گردونه ثبت کننده
rotary drum
طبلک گردان
drum armature
ارمیچر استوانهای
to drum at a door
درزدن
to drum a tune
ضرب مقامی راباکوس گرفتن
memory drum
گردونه یاد
drum barrel
پوسته یا روکش استوانهای
drum beat
صدای کوس
drum controller
نافم استوانهای
drum controller
غلطک فرمان
drum controller
کنترل کننده درام
winding drum
قرقره سیم پیچی
drum roll
ضربات مداوم
drum roll
تندزنی
bass drum
طبل بزرگ
bass drum
کوس
beat of drum
ضربه طبل
tenor drum
طبلتنور
rotating drum
فرفاستوانهایشکلچرخشی
cable drum
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
at beat of drum
بصدای کوس
drum brake
ترمزحلقوی
drum rolls
تندزنی
drum rolls
ضربات مداوم
print drum
طبله چاپ
range drum
طبله بستن مسافت به توپ
range drum
طبله مسافت
snare drum
زهطبل
drum head
پوست طبل
drum magazine
مخزن استوانهای
gasoline drum
بشکه بنزین
grooved drum
قرقره شیاردار
magnetic drum
طبلک مغناطیسی درام حافظه
guide drum
طبلک راهنما
magnetic drum
درام مغناطیسی
magnetic drum
طبله مغناطیسی
log drum
طبله واقعه نگاره
drum major
فرمانده طبالان
kettle drum
دمامه عصرانه مفصل
kettle drum
کوس
kettle drum
نقاره
kettle drum
دهل
drum majors
طبل بزرگ
drum majors
فرمانده طبالان
drum major
طبل بزرگ
drum plotter
رسام طبله
drum plotter
کشنده طبله
drum miller
دستگاه فرز غلطک گردان
drum printer
چاپگر طبلهای
drum majorette
زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum printer
چاپگراستوانهای
drum printer
چاپگر طبله
drum pump
پمپ استوانهای شکل
drum sorting
مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum switch
جابجاگر استوانهای
drum switch
کلید غلطکی
drum turret
سر رولور استوانهای
drum plotter
رسام استوانهای
rotary drum mixer
مخلوط کننده طبلکی
multiple drum winding
سیم پیچ استوانهای چندگانه
rotary drum mixer
میکسراستوانهای بتن
magnetic drum memory
حافظه با درام مغناطیسی
magnetic drum system
سیستم درام مغناطیسی
series drum winding
سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
To drum something into someones head .
مطلبی را به گوش کسی خواندن
drum type lubricating pump
پمپ روغنکاری نوع غلطکی
drum type boring machine
دستگاه مته نوع استوانهای
magnetic drum file memory
درام مغناطیسی حافظه بزرگ
storage
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage
مشابه 9641
storage
هر رسانه ذخیره سازی داده
storage
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
نگهداری
storage
انباره
storage
انبارش
storage
ذخیره سازی انبار کالا
storage
مخزن
storage
انبار کردن
storage
انبار
storage
اندوزش
storage
ذخیره کردن ذخیره
storage
ذخیره کردن
storage
خزانه
storage
دیسک برای ذخیره داده
storage
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage
ذخیره سازی
storage
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage
می نیست
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage capacity
گنجایش انباره
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
secondary storage
انباره ثانویه
storage compaction
فشردگی انباره
storage cell
یاخته انباره
storage circuit
مدار ذخیره
storage cell
پیل باتری
storage cell
باتری
storage cell
سلول انباره
protected storage
انباره محفوظ
storage device
دستگاه ذخیره
storage device
دستگاه انبارش
storage cycle
سیکل انباره
storage cycle
چرخه انباره
storage costs
هزینههای انبارداری
regenerative storage
انباره باززا
real storage
انباره واقعی
real storage
حافظه حقیقی
read only storage
انباره فقط خواندنی
storage capacity
فرفیت انباره
secondary storage
حافظه ثانویه
semiconductor storage
حافظه نیمه هادی
sequential storage
انباره ترکیبی
serial storage
انباره نوبتی
serial storage
انباره سری
seasonal storage
مخزن فصلی
static storage
انباره ایستا
storage allocation
تخصیص انباره
storage allocation
تخصیص حافظه
secondary storage
انباره ثانوی
storage area
ناحیه انبارش
storage bunker
دخیره
storage bunker
انبار
storage buffer
میانگیر انباره
storage block
بلوک ذخیره
storage battery
باتری بارشدنی
storage battery
اکولاموتور
storage battery
انباره
storage battery
باتری انبارهای
storage array
ارایه انباره
wet storage
بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
wet storage
تر داری
weekly storage
مخزن هفتگی
volatile storage
حافظه فرار
volatile storage
انباره فرار
virtual storage
حافظه مجازی
virtual storage
انباره مجازی
vault storage
محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
useable storage
ذخیره مفید
temporary storage
انباره موقتی
temporary storage
حافظه موقت
temporary storage
می نیست
temporary storage
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
winter storage
مخزن زمستانه
working storage
حافظه کاری
addressable storage
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
addressable storage
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
storage tray
سینیذخیره
storage space
فضایذخیره
storage door
دروسایلذخیرهای
storage compartment
قسمتذخیره
scenery storage
چشماندازانبار
cold storage
سردخانه
working storage
انباره کاری
temporary storage
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage
انباره موقت
terabit storage
بیلیون بیت حافظه
storage location
مکان انباره محل انباره
storage location
مکان ذخیره
storage location
مکان انباره
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
storage level
تراز خزانه
storage interleaving
درمیان انباره جای دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com