English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
drum type lubricating pump پمپ روغنکاری نوع غلطکی
Other Matches
lubricating oil pump پمپ روغن موتور
drum pump پمپ استوانهای شکل
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
lubricating چرب کردن
lubricating روان سازنده
lubricating روان کردن
self lubricating خودبخود روغن کاری شونده
self lubricating خود بخود نرم شونده
lubricating لیزکردن
lubricating روغنکاری کردن
lubricating روغن زدن
lubricating روغن زدن به
lubricating چرب کردن لیز کردن نرم کردن
lubricating oil روغن موتور
lubricating nipple گریس خور
lubricating oils گریس
mobile lubricating equipment تجهیزات روغنکاری متحرک
conical head lubricating nipple گریس خور مخروطی
drum [ستون استوانه شکل]
drum ی
drum نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drum چلیک
to drum out بیرون کردن
drum up <idiom> اختراع کردن
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum گردونه دوار
drum دهل
drum فرف استوانه شکل
drum استوانه
drum طبل زدن
drum طوقه
drum طبلک بخار طبلک
drum درام سیلندر استوانه
drum طبله
drum طبل
drum طبل کوس استوانه
drum ساقه گنبد
drum طبلک
drum نورد
drum غلطک
memory drum گردونه یاد
drum armature ارمیچر استوانهای
winding drum قرقره سیم پیچی
drum rolls تندزنی
at beat of drum بصدای کوس
print drum طبله چاپ
range drum طبله بستن مسافت به توپ
bass drum طبل بزرگ
bass drum کوس
beat of drum ضربه طبل
drum printer چاپگراستوانهای
to drum at a door درکوبیدن
to drum at a door درزدن
to drum a tune ضرب مقامی راباکوس گرفتن
smoked drum گردونه ثبت کننده
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
rotary drum طبلک گردان
revolving drum طبله چرخان
drum roll ضربات مداوم
magnetic drum طبلک مغناطیسی درام حافظه
magnetic drum درام مغناطیسی
drum plotter کشنده طبله
drum printer چاپگر طبلهای
drum printer چاپگر طبله
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum storage drum magnetic
drum switch جابجاگر استوانهای
drum switch کلید غلطکی
drum turret سر رولور استوانهای
guide drum طبلک راهنما
grooved drum قرقره شیاردار
drum plotter رسام طبله
drum plotter رسام استوانهای
magnetic drum طبله مغناطیسی
log drum طبله واقعه نگاره
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drum beat صدای کوس
drum controller نافم استوانهای
drum controller غلطک فرمان
drum controller کنترل کننده درام
drum head پوست طبل
drum magazine مخزن استوانهای
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
gasoline drum بشکه بنزین
drum roll تندزنی
drum majors فرمانده طبالان
drum majors طبل بزرگ
kettle drum دهل
range drum طبله مسافت
tenor drum طبلتنور
kettle drum نقاره
kettle drum کوس
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
drum brake ترمزحلقوی
drum major فرمانده طبالان
rotating drum فرفاستوانهایشکلچرخشی
drum rolls ضربات مداوم
drum major طبل بزرگ
snare drum زهطبل
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
magnetic drum system سیستم درام مغناطیسی
rotary drum mixer میکسراستوانهای بتن
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
rotary drum mixer مخلوط کننده طبلکی
series drum winding سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
To drum something into someones head . مطلبی را به گوش کسی خواندن
magnetic drum file memory درام مغناطیسی حافظه بزرگ
pump با تلمبه خالی کردن
pump تپ تپ
pump حرکات فریبنده
pump باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
pump تپش
to pump up تلمبه زدن
to pump up باتلمبه باد کردن
pump صدای تلمبه
pump تلمبه زنی
pump تلمبه
pump پمپ کردن پمپ
pump پمپ
pump ارسال کردن
pump پمپ موتور
gas pump پمپ بنزین
hydrolic pump پمپ روغن
hydrolic pump پمپ هیدرولیکی
fuel pump پمپ سوخت
fule pump پمپ سوخت
injection pump پمپ انژکتور
injector pump پمپ انژکتور
injector pump پمپ تزریق سوخت
kaplan pump نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
gerotor pump پمپ ژیرتور
fule pump تلمبه سوخت
petrol pump تلمبه بنزین
lift pump تلمبه کششی
petrol pump پمپ بنزین
gas pump تلمبه بنزین
tyre pump پمپتایر
gear pump پمپ روغن دندهای
hydraulic pump پمپ هیدرولیکی
gear pump پمپ دندهای
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
to pump somebody for information <idiom> یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
to pump up a tire تایری را با تلمبه باد کردن
horizontal pump پمپ افقی
helical pump تلمبه حلزونی
heat pump تلمبه گرمایی
To draw someone out. To pump someone. از کسی حرف در آوردن ( کشیدن )
capacity [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
pump nozzle سرلولهپمپ
sump pump تلمبه لجن کشی
suction pump پمپ مکشی
suction pump تلمبه مکشی
suction pump تلمبه مکنده
submersible pump پمپ شناور
submergible pump پمپ شناور
stirrup pump تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
pump motor موتورپمپ
screw like pump پمپ پیچوار
scavenge pump پمپ جاروب
to pump dry با تلمبه خشک انداختن
turbine pump پمپ توربینی
wind pump پمپی که با باد کار میکند
water pump تلمبه اب
water pump پمپ اب
vane pump خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
stomach pump پمپ شکم
vacuum pump پمپ خلاء
vaccum pump پمپ خلاء
stomach pump تنقیهی معده
turbo pump توربو پمپ
mud pump تلمبهگل
scavenge pump پمپ برگرداننده
sand pump پمپ شن کش
pump cistern مخزن تلمبه
pump casting بدنه پمپ
pump barrel سیلندر تلمبه
portable pump پمپ گردان
plunger pump پمپ پیستونی
piston pump پمپ پیستونی
one shot pump پمپ روغن مرکزی
oil pump پمپ روغن
oil pump پمپ روغنی
pump room اتاقپمپ
pump cylinder سیلندر پمپ
pump dale لوله تلمبه
rotary pump پمپ گردان
rotary pump پمپ دورانی
to fang a pump براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
pump switch کلید پمپ
pump stroke حرکت پمپ
pump stroke ضربه پمپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com