English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (4 milliseconds)
English Persian
duck and drake اردک نر
duck and drake پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
Other Matches
drake اردک نر
drake مرغابی نر
fire drake شهاب
duck جا خالی دادن
duck under سر زیر بغل
duck غوض
duck اخراج توپزن بی امتیاز
duck درگیر شدن هواپیماها
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck زیر اب رفتن غوض کردن
duck اردک
duck اردک ماده غوطه
duck مرغابی
dead duck <idiom> در شرایط ناامید کننده قرار داشتن
To dodge . To duck. جاخالی دادن (دربازی )
dead duck آنچهشانسزندگیو موفقیتندارد
sitting duck هدف بی دفاع واسان
duck soup <idiom> آسان
lame duck <idiom> نزدیک به بازنشسته شدن
sitting duck <idiom> هدف ثابت
sitting duck <idiom> بی خیال نشستن
to be a dead duck امکان موفق شدن را نداشتن [چیزی یا کسی]
to be a dead duck بیهوده بودن [چیزی یا کسی]
shoot the duck حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
lame duck علیل وناتوان
lame duck از کار افتاده
baiting duck مرغ دام
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
break one's duck کسب نخستین امتیاز
duck hook ضربه پیچدار کوتاه
duck soup سهل
duck soup اسان
duck soup کار اسان وسهل
decoy duck مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
man darin duck یکجور مرغابی کاکل دار که اصل ان از چین است
duck under and rear takedown یک دست و یک پا
like water off a duck's back <idiom> بی تاثیر ،بدون تغیر عقیده
like a duck takes the water [Idiom] کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
He stands there like a duck in a thunder storm. <idiom> مانند خر در گل گیر کرده. [اصطلاح مجازی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com