English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (5 milliseconds)
English Persian
duck under سر زیر بغل
Search result with all words
duck and drake اردک نر
duck and drake پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
duck اردک
duck مرغابی
duck اردک ماده غوطه
duck غوض
duck زیر اب رفتن غوض کردن
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck درگیر شدن هواپیماها
duck اخراج توپزن بی امتیاز
lame duck علیل وناتوان
lame duck از کار افتاده
baiting duck مرغ دام
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
break one's duck کسب نخستین امتیاز
decoy duck مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
duck hook ضربه پیچدار کوتاه
duck soup سهل
duck soup اسان
duck soup کار اسان وسهل
duck under and rear takedown یک دست و یک پا
man darin duck یکجور مرغابی کاکل دار که اصل ان از چین است
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
shoot the duck حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
sitting duck هدف بی دفاع واسان
dead duck آنچهشانسزندگیو موفقیتندارد
To dodge . To duck. جاخالی دادن (دربازی )
dead duck <idiom> در شرایط ناامید کننده قرار داشتن
duck soup <idiom> آسان
lame duck <idiom> نزدیک به بازنشسته شدن
like water off a duck's back <idiom> بی تاثیر ،بدون تغیر عقیده
sitting duck <idiom> هدف ثابت
sitting duck <idiom> بی خیال نشستن
like a duck takes the water [Idiom] کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
He stands there like a duck in a thunder storm. <idiom> مانند خر در گل گیر کرده. [اصطلاح مجازی]
to be a dead duck امکان موفق شدن را نداشتن [چیزی یا کسی]
to be a dead duck بیهوده بودن [چیزی یا کسی]
duck جا خالی دادن
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com