English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (8 milliseconds)
English Persian
dump truck کامیون کمپرسی
dump truck کامیون زباله بر شهرداری
Other Matches
dump چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
dump نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
dump نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
dump بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
dump جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
dump روگرفت
dump روبرداری کردن روبرداری
dump رونوشت انباشتن
dump ریختن
dump انباشت نسخه برداری
dump انبار موقتی اشغالدان
dump با صدا افتادن
dump اشغال
dump موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
dump زباله
dump تفکر
dump خیال
dump جنس را
dump بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
dump رو گرفت روبرداری کردن
dump انبار کوچک
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
dump مخزن انبار کردن
dump از کار انداختن ناگهانی کل سیستم
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
dump رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
dump باخت عمدی
dump check مقابله حین روبرداری
dump valve شیر کاهنده
dump valve شیر خروج
dynamic dump رو گرفت پویا
dump tape نوار روبرداری
dump slag سرباره دورریز
dump slag هالدن شلاکه
dump car ماشین شهرداری
dump bucket سطل اشغال
dump bucket سطل زباله
dump box زباله دان اشغالدان
dump box فرف مخصوص زباله
dynamic dump روبرداری پویا
dynamic dump نسخه برداری پویا
static dump روبرداری ایستا
static dump روگرفت ایستا
snapshot dump روبرداری لحظهای
snapshot dump روگرفت لحظهای
selective dump روگرفت گزیده
screen dump رونوشت صفحه نمایش
screen dump روبرداری صفحه
rescue dump دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
postmortem dump روگرفت پس از واقعه
memory dump رونوشت ازحافظه
memory dump روگرفت حافظه
gasoline dump باک بنزین
gasoline dump مخزن موقتی بنزین
storage dump روبرداری حافظه
dump barrow خاک کش
dump barrow زنبه
ammunition dump انبار مهمات
ammunition dump زاغه مهمات
beach dump انبار موقت ساحلی
beach dump انباراسکله
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
binary dump روگرفت دودوئی
dump barrow حرخ دستی
core dump روگرفت حافظه
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
disaster dump رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
post mortem dump رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
post mortem dump روگرفت پس از واقعه
truck masthead
truck کامیون بارکش
truck خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
truck سروکار داشتن با
truck واگن روباز چرخ باربری
truck کامیون
truck معامله خرده ریز بارکش
truck مبادله
truck معامله کردن
truck واگن قطار
truck کلاهک بالای دکل
truck معامله
truck محصول باغ که به بازار حمل شود
cement truck کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
container truck کامیونکانتینردار
boom truck کامیونبالابر
garbage truck کامیونحملزباله
flat truck باریمسطح
forklift truck کامیونبالابردوشاخه
pallet truck حاملتختهای
pickup truck وانتپیکان
dumper truck ماشینحملخاک
truck crane ماشینجرثقیل
toilet truck کامیونبالابر
tipper truck کامیونتخلیهکننده
cement truck تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
pallet truck جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
forklift truck فورک لیفت ترازو دار
forklift truck لیفت تراک
cement truck کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
small truck کامیون کوچک
truck mixer بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
truck master مامور یا سرپرست چندکامیون
lift truck لیفتراک
truck loading سربار کامیون
tow truck کامیون جرثقیل دار
panel truck بارکش کوچک موتوری
straddle truck نوعی خودرو چهارچرخ حمل بار و جراثقال
panel truck یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
sprinkler truck اتومبیل ابپاش
truck mixing مخلوط کردن بتن روی کامیون
truck system اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
truck trailer ترایلر کامیون
carryall truck کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
lift truck خودرو دارای جرثقیل
truck vehicle کامیون
caterpillar truck خودرو هزارپا
free on truck تحویل کالا روی کامیون
ladle truck واگن چمچه
stake truck کامیون نرده دار
truck vehicle خودرو نظامی
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
high speed truck کامیون پردور
transit-agitator truck کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
to jackknife truck-trailers تا شدن کامیون در جاده [بیشتر در تصادفات]
fork-lift truck نوعیوسیلهحرکتی
platform pallet truck چرخمسطحسکویی
piggyback flat truck کامیونسواربرسطحبرف
hydraulic pallet truck ماشینحملبارهیدرولیکی
aerial ladder truck ماشین آتشنشانی
drinking water truck کامیونآبآشامیدنی
covered bogie truck کامیونواگنتختسرپوشیده
aircraft maintenance truck کامیونتعمیرهوایی
transit-truck mixer کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
bogie goods truck کامیونحملکالا
transit-truck mixer کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
bulkhead flat truck دیوارهسطحکامیون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com