Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (7 milliseconds)
English	Persian
durable consumption goods	کالاهای مصرفی بادوام
Other Matches
durable goods	کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
durable goods	کالاهای بادوام
consumer durable goods	کالاهای مصرفی بادوام
semi durable goods	کالاهای نیمه بادوام
consumption goods	کالاهای مصرفی
durable	باودام
durable	پایدار
durable	پایا
durable	دیرپای
durable	آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
durable	بادوام
durable material	مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
durable material	مواد با عمر زیاد
producer durable equipment	تجهیزات با دوام تولیدی
consumption	سوختن
consumption	زوال
consumption	مرض سل
consumption	صرف
overall consumption	مصرف کل
consumption	مصرف
consumption rate	نواخت مصرف
home consumption	مصرف خانگی
home consumption	مصرف داخلی
energy consumption	مصرف انرژی
smoke consumption	دودگیری
indirect consumption	مصرف غیر مستقیم
induced consumption	مصرف القائی
induced consumption	مصرف تشویقی
industrial consumption	مصرف صنعتی
permanent consumption	مصرف دائمی
consumption expenditures	هزینههای مصرفی
transitory consumption	مصرف گذرا
transitory consumption	مصرف انتقالی
unproductive consumption	مصرف غیر مولد
per capita consumption	مصرف سرانه
optional consumption	مصرف اختیاری
consumption lending	وام مصرفی
consumption history	شرح حال مصرف کالائی خاص
consumption rate	میزان مصرف
consumption function	تابع مصرف
consumption economies	صرفه جوئیهای مصرفی
consumption diseconomies	زیانهای مصرفی
consumption credit	اعتبار مصرفی
consumption rate	اهنگ مصرف
consumption schedule	جدول مصرف
consumption theory	نظریه مصرف
conspicuious consumption	بکار برده شد
conspicuious consumption	مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
conspicuious consumption	مصرف تجملی
capital consumption	مصرف سرمایه
mass consumption	مصرف انبوه
private consumption	مصرف خصوصی
aggregate consumption	مصرف کل
present consumption	مصرف حال
rate of consumption	نرخ مصرف
conspicious consumption	مصرف تجملی
mass consumption	مصرف کلان
fuel consumption	مصرف سوخت
gasoline consumption	مصرف بنزین
national consumption	مصرف ملی
productive consumption	مصرف مولد
rival consumption	مصرف رقابتی
autonomous consumption	مصرف مستقل
domestic consumption	مصرف خانگی
nonrival consumption	مصرف غیر رقابتی
power consumption	مصرف قدرت
power consumption	مصرف برق
internal consumption	مصرف داخلی
present consumption	مصرف جاری
unproductive consumption	مصرف بیهوده
irrigation consumption	مصرف ابیاری
maximal oxygen consumption	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
total consumption burner	مشعل تمام مصرف کن
capital consumption allowance	کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
consumption possibility line	خط امکانات مصرف
income consumption curve	منحنی درامد
income consumption curve	مصرف
per capita water consumption	مصرف سرانه اب
age of mass consumption	عصر مصرف انبوه
high mass consumption	مصرف انبوه
specific fuel consumption	مصرف سوخت ویژه
consumption possibility line	حد مصرف
price consumption curve	منحنی قیمت مصرف
The consumption of suger has gone up this year .	مصرف شکرامسال با لارفته است
This sort of propaganda is for home consumption	این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است
brake specific fuel consumption	مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
post war consumption functions	توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
maximal oxygen consumption per minute	حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
d. of goods	تحویل کالا یا اجناس
available goods	کالاهای موجود
goods	امتعه
goods	اجناس
get the goods on someone <idiom>	فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
goods	کالا
goods	جنس
goods	کالاها
producer goods	کالاهای سرمایهای
merit goods	کالاهای مطلوب
merit goods	کالاهای ایده ال
perishable goods	کالاهای فاسد شدنی
producer's goods	کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
mixed goods	کالاهای مختلط
order for goods	سفارش کالا
on receipt of the goods	برسیدن کالا
on receipt of the goods	بوصول کالا
goods station	ایستگاهکالاهایتجارتی
perishable goods	کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
nonessential goods	کالاهای غیر اساسی
perishable goods	perishables
nondurable goods	کالاهای بی دوام
producer goods	کالاهای تولیدی
piece goods	کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
narrow goods	نوار قیطان
narrow goods	کاذی باریک
overdue goods	کالاهای تحویل نشده
producer's goods	کالاهای مولد
producer's goods	مواد تولیدی
deliver the goods <idiom>	موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
to discharge goods	کالا را تخلیه کردن
to countermand goods	سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods	تحریم کردن کالا
the goods in question	کالای موردبحث
the goods are on order	کالا را سفارش داده ایم
supporting goods	کالاهای حمایتی
substitute goods	کالاهای جانشین
stolen goods	کالای مسروقه
stolen goods	مال مسروقه
to t. a cusomer for goods	کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
valuable goods	اشیاء بهادار
Contraband goods.	کالای قا چاق
Goods to declare	همراه داشتن کالاهای گمرکی
substandard goods	اجناس بنجل
manufactured goods	کالایکارخانهساز
goods wagon	واگنحملکالا
yard goods	اجناس ذرعی
white goods	حوله سفید ملافه
white goods	پارچه سفید نخی
we ran out of these goods	این کالای ما تمام شد
valuable goods	اشیاء باارزش
stolen goods	مال دزدی کالای دزدیده شده
stolen goods	اموال مسروقه
transport of goods	حمل و نقل بار
rationed goods	کالاهای جیره بندی شده
public goods	کالاهای عمومی
proprietary goods	کالاهای اختصاصی
proprietary goods	کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
prohibited goods	کالاهای منع شده
prohibited goods	اشیاء ممنوع
prohibited goods	کالاهای ممنوعه
supporting goods	موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
secondhand goods	کالاهای دست دوم
staple goods	کالای بسیار ضروری
spot goods	کالاهای اماده تحویل
spot goods	کالاهای موجود
soft goods	کالاهای مصرف شدنی
soft goods	کالاهای بی دوام
smuggled goods	کالای قاچاق
transport of goods	رفت و آمد بار
producer's goods	هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
competitive goods	کالاهای مورد رقابت
common goods	کالای مورد نیاز عموم
collective goods	پارک و غیره
collective goods	مانند جاده
collective goods	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods	کالاهای جمعی
collection of goods	دریافت کالا
checking of goods	بررسی امتعه
carriage of goods	حمل و نقل کالا
complementary goods	کالاهای مکمل
dutiable goods	کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
dress goods	قماشهای زنانه
discount of goods	تخفیف روی کالا
d. in second hand goods	دست فروش
d. in second hand goods	سمسار
custody of goods	حفافت یا نگهداری کالا
contrabanded goods	اموال و اشیا قاچاق
consumer's goods	کالای مصرفی
consolidate goods	کالاها را ادغام کردن
capital goods	دارایی ثابت
capital goods	کالاهای سرمایهای
consumer goods	کالاهای مصرفی
consumer goods	اشیاء مصرفی
luxury goods	کالاهای تجملی
luxury goods	کالاهای تشریفاتی
goods trains	قطار حمل کالا
goods trains	قطار باربری
goods train	قطار حمل کالا
goods train	قطار باربری
dry goods	اجناس خشک
consumer goods	کالای مصرفی
business goods	کالای تولیدی
branded goods	کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
bonded goods	کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods	کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods	فهرست تجارتی
bill of goods	صورت کالا
attractive goods	کالاهای جذاب
appropriation of goods	ضبط مال التجاره
acceptance of goods	پذیرفتن کالا
acceptance of goods	قبول کردن کالا

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com