Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (5 milliseconds)
English
Persian
dyeing bath
حمام رنگرزی
Other Matches
over dyeing
[رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
dyeing
رنگرزی
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
spin dyeing
زنگرزی پیش از ریسیدن
unevenness dyeing
رنگرزی نایکنواخت
unevenness dyeing
رنگرزی ناهمگون
dyeing machine
ماشین رنگرزی
dyeing vat
خم رنگرزی
solid-shade dyeing
یکدست و همرنگ
jet dyeing machine
ماشین رنگرزی جت
solid-shade dyeing
رنگرزی یکنواخت
to take a bath
استحمام کردن
to take a bath
شستشو کردن
take a bath
<idiom>
ویرانی تجارت ،ورشکست شدن
bath
وان
bath
حمام ابکاری
to take a bath
ابتنی کردن
bath
استحمام شستشوکردن
bath
ابتنی کردن حمام گرفتن
bath
گرمابه
bath
حمام فرنگی
bath
حمام
bath
شستشو
turkey bath
حمام شرقی
bath oil
مایعخوشبوکنندهآب
developer bath
تشتکفاهرکننده
bath platform
سکویحمام
bubble bath
وان پر کف و معطر شده
bubble bath
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
vapour bath
حمام بخار
ultrasonic bath
حمام فراصوتی
bath salts
نوعینمککانیجهتخوشبو کردنآبحمام
bed-bath
شستشویمریض
hip-bath
وانکوچک
bath-house
حمام عمومی
Turkish bath
گرمابه بخار
bath dye
حمام رنگرزی الیاف
water bath
[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water bath
حمام آب
water bath
دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
A ticket to Bath, please.
لطفا یک بلیت به شهر باته.
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
May I have a bath towel?
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
a bath towel
حوله حمام
What find bath.
عجب حمام خوبی است
Bath Stone
سنگ آهک دانه ای
turkey bath
گرمابه
oil bath
حمام روغن
needle bath
دوش سوزنی
needle bath
شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد
mud bath
گل مالی تن برای درمان
molten bath
حمام ذوب فلزات
metal bath
حمام فلز
foot bath
پاشویه
copper bath
حمام مس
cold bath
ابتنی با اب سرد
bath keeper
حمامی
bath keeper
گرمابه دار
acid bath
حمام اسید
bath house
گرمابه
bath house
حمام
Turkish bath
حمام
stop bath
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
sun bath
حمام افتابی
sweating bath
حمام گرم
steam bath
حمام بخار
slipper bath
یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
shower bath
دوش
shower bath
حمام دوش
shaking bath
حمام تکان دهنده
sand bath
حمام شن
sweating bath
حمام بخار
swimming bath
تن شو یاحوضی که دران شناتوان کرد
swimming bath
شناگاه
sweating bath
گرمابه
bath and shower mixer
اختلاطدوشووان
salt bath furnace
کوره حمام نمک
salt bath hardening
سخت گردانی حمام نمک
oil bath lubrication
روغنکاری حمام روغن
salt bath case hardening
سخت گردانی سطحی حمام نمک
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
گرمابه
[با استخر]
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
حمام
[با استخر]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com