English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
eighty column card کارت هشتاد ستونی
Other Matches
eighty column screen صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
card column ستون کارت
eighty هشتاد
eighty lashes هشتاد ضربه شلاق
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
He undertook the primiership at the age of eighty. درهشتاد سالگی عهده دار سمت نخست وزیری شد
To bear ( assume , accept ) a responsibility undertook the age of eighty . مسئولیتی را بعهده گرفتن
fifth column ستون پنجم
column ردیف
column ستون نظامی
column رکن
column پایه
column ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column ستون روزنامه
column برج
column مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
fifth column دستگاه جاسوسی
column چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column استاتور
column by column ستون به ستون
column صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column ستون
column ستون
column ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
advertising column ستون آگهی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
engaged column نیم ستون
engaged column ستون درون جرزیا دیوار
engaged column ستون مقید
fractionating column برج تقطیروتجزیه
fractionating column ستون تجزیه
guide column ستون راهنما
opem column ستون باز
column capital سرستون
mercury column ستون جیوه
march column ستون راهپیمایی
main column ستون اصلی
machine column پایه یا ستون دستگاه
route column ستون راهپیمایی
length of column طول ستون
laced column ستون مشبک با بستهای چپ وراست
hempel column ستون همپل
half column شبه ستون
half column نیم ستون
composite column ستون مرکب
comment column ستون توضیحی
column ways راهنمای ستون
column base زیرستون
column base ته ستون
column base پایه ستون
column binary دودویی ستونی
column binary دودوئی ستونی
column graph نمودار ستونی
column chromatography کروماتوگرافی ستونی
column cover پوشش ستون
column formation آرایش ستون
column gap شکاف بین ستون
column action عمل ستونی
close column ستون بسته
close column ستون جمع
column splice وصله ستونها
column rule خط برنج
column of riflemen ستون تفنگداران
column indicator نشانگر ستونی
cased column ستون پوشش دار
column head عناصر سرستون
chromatographic column ستون کروماتوگرافی
column head سرستون
column head بار ستون
column gap شکاف ستون
packed column ستون پر شده
column caelata [ستون با تیرهای مزین شده]
hull column پایه بدنه
column of mercury ستونجیوه
column lock قفلپایه
column crank دستهپایه
gossip column gooseflesh
central column ستونمرکزی
isoculculating column دسته ستون
absorbing column ستون جذب
agony column ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
storming column ستون حمله
gossip column ستونغیبت
cassed column ستون پوشش دار
column caelata [ستون های شاخ و برگی]
column cochlis [ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
Antonine column [یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
semi-column نیم ستون
hex-column طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
half-column نیمه ستون
absorption column ستون جذب
route column ستون راه
transformer column ساق ترانسفورماتور
streeing column ستون فرمان
spinal column ستون مهره ها
positive column ستون مثبت
spinal column تیره پشت ستون مهره
parallel column ستونهای موازی
spinal column ستون فقرات
an engaged column نیم ستون
storming column واحد مامورحمله
streeing column میل فرمان
alcohol column ستونالکل
vertebral column ستون مهره
vertebral column تیره پشت
reflux column ستون باز روانی
airmobile column ستون هوارو
vertebral column ستون فقرات
airmobile column ستون متحرک هوایی
column major order بترتیب ستونی
double column miller دستگاه فرز دو ستونی
column bases plates صفحات تقسیم فشارپای ستونها
double staggered column ستون دو خطه زیگزاگ
column research council شورای تحقیق بر ستونها
column text chart جدول متن ستونی
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
stacked column graph نمودار ستونی انباشته
stacked column chart جدول ستونی انباشته
spinning band column ستون نوار چرخان
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
air movement column ستون حرکت هوایی
air movement column ستون هوایی
beam column framing ساختمان با قابهای متشکل ازتیر و ستون
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
column screw press پرس پیچی ستونی
steering column lock قفل فرمان اتومبیل
double column machine دستگاه دو ستونی
double staggered column ستون راهپیمایی دوبله
continuous packing column ستون پر شده پیوسته
steering column tube لوله فرمان
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
linked pie/column graph نمودار گرد و ستونی پیوسته
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
one hyndred percent column graph نمودار یکصد درصد ستونی
linked pie/column chart graph column/pie linked
knee and column milling machine دستگاه فرز زانویی و ستونی
steering column gear change اتصال چرخ دنده فرمان
double column planner miller دستگاه فرز با صفحه تراش دروازهای
four column friction screw press پرس اصطکاکی چهار ستونی
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
greetings card کارتتبریک
ID card شناسنامه
card برگ
ID card کارت شناسایی
card برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card یک کارت پانچ
card تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card مین فلز برای تختههای مدار
card مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
card کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
card بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card برگه
card ورق بازی کردن
card کارت تبریک کارت عضویت
card ورق
card امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card پنبه زنی
card کارت ویزیت بلیط
card ماشین پرداخت پارچه
card قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card مقوا
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
card کارت
card ورق بازی گنجفه
identity card شناسنامه
playing card ورق گنجفه
playing card گنجفه
credit card کارت اعتباری
credit card کارت یاورقه خرید نسیه
storm card طوفان نمای دریایی
to palm a card برگی را در دست غیباندن
time card کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
tape to card از نوار به کارت
summary card کارت خلاصه
stub card ته کارت
vaccination card دفترچه مایه کوبی
wild card روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
playing card ورق بازی , برگ
report card کارنامه
smart card کارت هوشمند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com