English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (5 milliseconds)
English Persian
elbow pads زانوبند
Other Matches
elbow زانویی
elbow زانو
elbow با ارنج زدن
elbow دسته صندلی
elbow ارنج
elbow زانویی دوردار
conduit elbow زانویی لوله حفاظ
elbow room <idiom>
elbow grease کدیمین
elbow chair صندلی دسته دار
elbow joint زانویی
elbow grease <idiom> سعی درتمیز کردن چیزی
elbow pad حافظبازو
tennis elbow اسیب ارنج
reversible elbow زانوی 09 درجه
reducing elbow زانوی کاهشی
more power to your elbow خدابشما توفیق بدهد
more power to your elbow خدازور بازو بشما بدهد
elbow telescope دوربین بازویی
elbow room ازادی عمل
elbow joint بندارنج
elbow grease نیروی حاصله از کاردستی
reducing elbow زانوی کاهنده
pads بالسشتک زخم بندی
pads مرکب خشک کن
pads اب خشک کن
pads لایه پشتی
pads هرچیز نرم
pads تشک
pads زیر پالگد کردن
pads قدم زدن
pads صدای پا
pads پیاده سفر کردن
pads اسب راهوار
pads دزد پیاده
pads معبر
pads جاده
pads سکوی پرتاب رسانگر
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads زانوبند
pads لایی
pads بالشتک
pads لایی گذاشتن
pads دفترچه یادداشت لایی
pads با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
pads لفاف کردن
pads بااب و تاب گفتن
To give someone elbow - room ( scope ) . به کسی میدان دادن
scratch pads یک حافظه کوچک و سریع که بجای ثبات ها بکار می رود
launching pads سکوی پرتاب موشک
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
shin pads ساقبند
launching pads باند پرتاب موشک
deck pads زیرپایی
deck pads پادری عرشه ناو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com