Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English
Persian
election supervisory council
انجمن نظارت بر انتخابات
Other Matches
election supervisor council
انجمن نظارت بر انتخابات
supervisory
مباشرتی
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
supervisory
نظارتی
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
supervisory
ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
supervisory
بعنوان بررسی کننده
supervisory
مباشر پیشه
by election
انتخابات فرعی
by-election
انتخابات میان دورهای
re election
انتخاب مجدد
re election
تجدید انتخاب
re-election
انتخاب مجدد
re-election
تجدید انتخاب
election
رای دادن
election
انتخاب
election
انتخاب نماینده
election
گزینش
election
انتخابات
supervisory system
سیستم نافر
supervisory staff
کارمندان مباشر
supervisory signals
علائم نظارتی
supervisory routine
روال نافر
supervisory program
برنامه نافر
supervisory control
کنترل نظارتی
supervisory authority
اولیاء امور مراقبتی
supervisory staff
مباشرین
supervisory authority
اولیاء امور نظارتی
election of the committee
انتخابات هیات رئیسه
presidential election
انتخاب رئیس جمهور
election propaganda
تبلیغات انتخاباتی
genral election
انتخابات عمومی برای مجلس
election campaign
مبارزه انتخاباتی
general election
انتخابات عمومی
law of election
قانون انتخابات
bye election
انتخابات فرعی
The presidensial election is the topic of the day.
انتخاب ریاست جمهوری موضوع روز است
council
انجمن
council
مشاوره
council
کنکاشگاه
council
شورا مجلس
council
هیات
council
شورا
nordic council
شورای شمالی
nordic council
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
order in council
تصویب نامه دولتی
security council
شورای حفافتی یکان
nordic council
سوئد ایسلند
nordic council
فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
order in council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
town council
انجمن شهرداری
town council
انجمن شهر
the king in council
شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
security council
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
security council
شورای امنیت
security council
شورای امنیت سازمان ملل متحد
parish council
شورای محلی
county council
سازماننافر
municipal council
انجمن شهرداری
federal council
مجلس دولت متحده
council of ministers
هیات وزرا
council of ministers
هیات وزیران
council of ministers
شورای وزیران
appoint as one's council
وکیل کردن
council of entent
ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
council of entent
متشکل از جمهوریهای افریقایی داهومی
council of entent
شورای حسن تفاهم
appoint as one's council
وکالت دادن
council chamber
انجمن گاه
Privy Council
هیات مشاورین سلطنتی
cabinet council
جلسه هیات وزیران
borough council
انجمن ده
council of physicians
شورای پزشکی
council of physicians
شورای پزشکان
legislative council
هیئت عالی مقننه در انگلیس مجلس مقننه
international council
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international council
education in forcomputers
guardian council
شورای نگهبان
council of europe
ن پیوستند
federal council
مجلس متحده
economic council
شورای اقتصادی
municipal council
انجمن شهر
council of war
شورای جنگ
council of war
شورای نظامی
council ot ministers
هیئت وزراء
council ofwar
شورای نظامی
council ofwar
شورای جنگ
bar council
هیات مدیره کانون وکلا
rural district council
انجمن محلی زراعی
column research council
شورای تحقیق بر ستونها
economic and social council
به نیابت از طرف مجمع عمومی است
council of economic advisers
شورای مشاوران اقتصادی
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
executive council
[of a political party]
مجلس اجرائی
[سیاست]
executive council
[of a political party]
شورای مجریه
[سیاست]
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com