Dictiornary-Farsi | electric train | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
electric train	قطار برقی
electric train	ترن برقی


Other Matches

Does this train go to ... ?	آیا این قطار به ... میرود؟
train	اموزش دادن
train	بنه اماد
train	بنه دریایی
train	کاروان
train	مسیرجریان کار
train	ترن
train	تعلیم دادن
train	یک رشته موج
train	اماده کردن اسب
train	تمرین
train	رشته
train	سلسله
train	عقبه یکان
train	بنه یکان
train	حیله
train	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train	نظم ترتیب
train	متلزمین
train	رشته سلسله
train	ازار
train	دم
train	دنباله
train	قطار
train	تله
train	فریب اغفال
train	پیش قطار
train	کاراموزی کردن
train	نشانه رفتن
train	ورزش کردن
train	فرهیختن
train	پروردن ورزیدن
train	تربیت کردن
underground train	ترنزیرزمینی
toilet-train	آموزشدادنبهبچهبرایکنترلادرارومدفوع
limited train	قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
When wI'll the train arrive ?	چه وقت قطار می آید ؟
The train came in on time .	قطار به موقع رسید ( سروقت )
train station	ایستگاهقطار
power train	آموزشقدرت
passenger train	قطارمسافربری
commuter train	قطارمسافربری
freight train	قطار باری
boat train	ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
unit train	بنه اماد یکان
gravy train <idiom>
Is there a train to the airport?	آیا برای فرودگاه قطار هست؟
boat train	[خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
When does the train arrive?	قطار کی می رسد؟
Is this the train to Liverpool?	آیا این قطار شهر لیورپول است؟
There is a train to London at 8.	یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
I'd like a train timetable.	من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
intercity train	قطار بین شهری
When is the last train to Oxford?	چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
When is the next train to Oxford?	چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
intercity train	قطار بین شهری با توقف
a thorugh train	قطار بدون توقف
unit train	بنه یکان
omnibus train	قطاریکه هر ایستگاهی می ایستد
limited train	قطارمحدود
impluse train	پالس
impluse train	توالی ایمپولز
igniter train	مجموعه چاشنی
igniter train	مدار مشتعل کننده
igniter train	مدار اتش
i lost the train	به قطار نرسیدم
i lost the train	قطار را از دست دادم
express train	قطارویژه تندرو
explosive train	مدار انفجار مسیر انفجار
parliamentary train	قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
powder train	فتیله باروتی
powder train	مدار خرج مدار باروت
train priter	چاپگرقطاری
train priter	چاپگر سلسلهای
train path	اجازه عبور ترن روی یک خط
train oil	روغن نهنگ
train oil	روغن بالن
wave train	قطار موج
train of waves	قطار موج
train of thought	رشته افکار
train headway	فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
pulse train	سلسله تپش ها
pulse train	قطار تپشها
explosive train	فتیله انفجاری
train [teach]	اموزاندن
gravy train	منبع در امد نامشروع
cogging train	مسیر اولیه
train driver	راننده قطار
train journey from ... over ... to ...	مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
burning train	مسیر انفجار سیکل انفجار
burning train	مسیر اشتعال
train [teach]	تدریس کردن
goods train	قطار حمل کالا
train [teach]	یاد دادن
train [teach]	آموزش دادن
train [teach]	تربیت کردن
train [teach]	تعلیم دادن
train [teach]	درس دادن
goods train	قطار باربری
gravy train	منبع درامد بدون زحمت
blooming train	مسافت نورد
battering train	توپخانه محاصره
accomodation train	راه آهنی که در ایستگاه های مختلف توقف میکند
train ride	گردش با قطار
breaking down train	راه اولیه
troop train ration	جیره بین راه
troop train ration	جیره طبخی بین راه
cogging mill train	مسیر دستگاه نورد شمش
the train runs without a stop	قطار بدون ایست
The train ran off the rails.	قطار از خط خارج شد
train operator [American E]	راننده قطار
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
the train runs without a stop	میرود
Luchily for me the train was late.	خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
She interrupted the train of my thoughts.	رشته افکارم را پاره کرد
When does the train [bus] to ... depart?	قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
The train was 10 minutes late.	قطار 10 دقیقه دیر رسید
Is there train running on time?	آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
Does the train stop in London?	آیا قطار در لندن توقف دارد؟
How long does the train stop here?	چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Is the train from Leeds late?	آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
Your train will leave from platform 8.	قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
Is this the right platform for the train to London?	آیا این سکوی قطار لندن است؟
Drop me off in front of the train station!	من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
Change at London and get a local train.	در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
What platform does the train from York arrive at?	قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
What platform does the train to York leave from?	قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
What time does the train arrive in London?	چه وقت قطار به لندن می رسد؟
electric	تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
electric	برقی
electric	کهربایی
electric	برق دهنده
electric	حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
electric	آنچه با الکتریسیته کار میکند
non electric	غیر برقی
non electric	غیر گهربایی
electric	الکتریکی
all electric	تماما" الکتریکی
all electric	تماما"برقی
Consider yourself lucky [fortunate] (that) you weren't on the train at that time.	شما باید خودتان را خوش شانس [خوشبخت] در نظر بگیرید [که] در آن زمان در قطار نبودید.
We rushed ( hurried ) back to the train station.	با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
electric drill	دستگاه مته [ابزار]
electric sockets	پریز ها
gasoline electric	بنزین الکتریکی
electric sockets	پریز های دیواری
electric wind	باد الکتریکی
electric welding	جوشکاری برقی
electric welding	جوشکاری با برق
electric welding	جوش برقی
electric welding	جوش برق
electric sockets	پریز های روی دیوار
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electric drill	مته برقی [ابزار]
electric variometer	وریالکتریکی
electric drill	دریلالکتریکی
electric guitar	گنتارالکتریکی
electric kiln	کورهالکتریکی
electric razor	ریشتراشبرقی
electric toothbrush	مسواکالکتریکی
electric blanket	تشکبرقی
electric-blue	آبیروشن
photo electric	وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
electric drills	دریل ها [ابزار]
electric drills	مته های برقی [ابزار]
electric drills	دستگاه های مته [ابزار]
electric drill	دریل [ابزار]
electric machine	دستگاه برقی
electric cooker	گازالکتریکی
electric doublet	دو قطبی الکتریسیته
electric dipole	دو قطبی الکتریسیته
electric cushion	بالش برقی
electric current	جریان الکتریسیته
electric current	جریان برقی
electric current	شدت جریان
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electric control	کنترل الکتریکی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
electric constant	ثابت الکتریکی
electric connection	اتصال الکتریکی
electric conductor	هادی
electric conductor	رسانا
electric conductor	هادی برق
electric conductor	هادی الکتریسیته
electric conduction	هدایت الکتریسیته
electric discharge	تخلیه الکتریکی
electric potential	پتانسیل الکتریکی
electric plant	کارخانه برق
electric plant	نیروگاه
electric organ	اندام برقزن
electric meter	کنتور
electric meter	برق سنج
electric machine	ماشین الکتریکی
electric lighting	روشنایی
electric light	روشنایی برقی
electric lamp	لامپ
electric lamp	چراغ برق
electric iron	اطو برقی
electric insulator	مقره
electric wiring	سیم کشی برق