Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 130 (7 milliseconds)
English	Persian
electrical degree	درجه الکتریکی
Other Matches
electrical and otherwise	الکتریکی و غیر الکتریکی
electrical	مر بوط به الکتریسیته
electrical	سیستم الکتریکی
electrical	برقی
electrical	الکتریکی
electrical discharge	تخلیه برقی
electrical energy	انرژی برقی
electrical induction	القای برقی
electrical insulation	عایق سازی الکتریکی
electrical insulation	برق بندی
electrical insulator	عایق الکتریکی
electrical interception	رهگیری الکترونیکی
electrical interface	تداخل الکتریکی
electrical model	مدل الکتریکی
electrical prospecting	کاوش الکتریکی
electrical quantity	مقدار الکتریسیته
electrical resistance	مقاومت برقی
electrical resistivity	مقاومت الکتریکی
electrical connector	اتصال برق
electrical conductor	رسانای برقی
electrical conductivity	رسانندگی
electrical conductivity	رسانندگی الکتریکی
electrical conductivity	هدایت الکتریکی
electrical conduction	رسانش الکتریکی
electrical conductance	رسانایی الکتریکی
electrical communications	ارتباطات الکترونیکی
electrical circuit	مدار برقی
electrical breeze	وزش الکتریکی
electrical bounding	اتصال الکتریکی
electrical angle	زاویه الکتریکی
electrical conductivity	رسانایی
electrical analogue	مشابهات الکتریکی
electrical resistivity	مقاومت ویژه
electrical schematic	نمودار الکتریکی
electrical series	زوجهای برقی
electrical connections	اتصالات الکتریکی
electrical fuse	فیوز برق
electrical outlets	پریز ها
electrical outlet	پریز دیواری
electrical outlet	پریز روی دیوار
electrical outlets	پریز های دیواری
electrical outlets	پریز های روی دیوار
electrical outlet	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical system	سیستم برق
electrical hazard	خطرصاعقه
electrical circuit	مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
electrical shant	مهار برقی
electrical sheet	ورقهای برقی
electrical transcription	ضبط الکتریکی
institute of electrical and	society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
electrical box	جعبهالکتریکی
electrical connection	متصلکنندهالکتریکی
electrical connections	اتصالاتالکتریکی
to a degree	تادرجه زیادی
(the) third degree <idiom>	بتفصیل پرسیدن
degree	اندازه
in a less degree	کمتر
p in the second degree	شریک جرم
to p to the degree of m.a	نائل شدن به درجه A.
degree	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
first-degree	درجهیک
degree	پایه
degree	دیپلم یا درجه تحصیل
degree	رتبه بندی کردن
degree	رتبه
degree	زینه
degree	درجه
third degree	رتبه سوم
third degree	درجه سوم
electrical payout linkage	متصلکنندهپرداختالکتریکی
electrical power unit	واحدقدرتالکتریکی
electrical connection panel	صفحهاتصالبهبرق
specific electrical conductivity	هدایت الکتریکی مخصوص
There is a fault in the electrical wires .	سیمهای برق عیب کرده است
absolute electrical units	واحدهای الکتریکی مطلق
three unit electrical system	دستگاه سه برقی
electrical scoring apparatus	دستگاهامتیازبندیبرقی
electrical double layer	لایه مضاعف الکتریکی
electrical metallic tubing	لوله برقی فلزی
third degree of readiness	امادگی درجه سه
degree of precision	درجه دقت
centigrade degree	زینه صدبخشی
conferred a degree	درجه دانشگاهی اعطا کردن
baume degree	درجه بومه
first degree of readiness	station action
degree of arc	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
arc degree	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
bachelor's degree	مدرک لیسانس
to the nth degree <idiom>	بالاترین وجه ممکن
centigrade degree	درجه صدبخشی
degree of shrinkage	ضریب افت
degree of freedom	درجه ازادی
degree of difficulty	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
degree of curve	درجه انحناء
degree of crystalinity	درجه بلورینگی
degree of compaction	درجه تراکم
degree opulence	درجه توانگری
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
degree of saturation	درجه اشباع
degree of risk	شدت خطر شدت قبول خطر
degree of risk	میزان خطر
degree of relationship	درجه خویشاوندی
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
degree of protection	میزان حفافت
degree of polymerization	درجه بسپارش
degree of centralization	درجه تمرکز
degree of advancement	درجه پیشرفت
third degree of readiness	محل پدافندstations defense : syn
principal in the first degree	مجرم اصلی
oxidation degree	درجه اکسایش
second degree burn	سوختگی درجه دوم
second degree of readiness	امادگی درجه دو
magnetic degree	زاویه مغناطیسی
kelvin degree	درجه کلوین
degree gradution	تقسیم بندی درجهای
degree gradution	مقیاس درجهای
degree of dissociation	درجه تفکیک
second degree of readiness	وضعیت زرد relaxed actionstation : syn
poll degree	درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
absolute system of electrical units	دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
high frequency electrical engineering	مهندسی برق فرکانس بالا
thirty degree cut	برش 03 درجه
critical degree of polymerization	درجه بحرانی بسپارش
fourth degree of readiness	امادگی درجه چهار
average degree of polymerization	درجه متوسط بسپارش
fourth degree of readiness	محل دریانوردی station cruising: syn
advancement degree of reaction	درجه پیشرفت واکنش
weight average degree of polymerization	میانگین وزنی درجه بسپارش
number average degree of polymerization	میانگین عددی درجه بسپارش

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com