Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
electron capture detector	اشکارساز الکترون گیراندازی
Other Matches
electron capture	ربایش الکترونی
electron capture	جاذبه الکترونی
electron capture	الکترون گیراندازی
capture	تسخیر
capture	زدن
capture	کشتن
capture	گرفتن
capture	کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture	ضبط کردن
capture	دستگیر کردن دستگیری
capture	ربودن
capture	تصرف کردن ربایش
capture	عمل بدست آوردن داده
capture	حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture	قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture	اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture	غنیمت گرفتن
capture	اغتنام گرفتن
capture	اسیر کردن
capture	دستگیری
capture	تسخیر گرفتن
capture of data	ضبط داده روی یک فرم
To capture as booty .	غنیمت جنگه گرفتن
meson capture	ربایش مزون
screen capture	جذب صفحه نمایش
river capture	رود گیری
first detector	یکسوساز فرکانس بالا
second detector	دومین
second detector	اشکارساز
detector	گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detector	اشکارگر
detector	کشف کننده موج یاب
detector	یابنده
detector	ردیاب
first detector	اشکارساز
detector	وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
detector	مفتش
detector	کاراگاه
first detector	نخستین
detector	اشکارساز
detector	کشف کننده
phase detector	اشکارساز فاز
silicon detector	دیود سیلیسیم دار
linear detector	اشکارساز خطی
maximum detector	اشکارساز حداکثر
regenerative detector	اشکارساز تشدیدی
ratio detector	اشکارساز نسبت
nuclear detector	اشکارساز هستهای
lindberg detector	اشکارساز لیندبرگ
lie detector	دروغیاب
gas detector	اشکارساز گازی
grid detector	اشکارساز شبکه
grid detector	یکسوسازشبکه
ground detector	اشکارساز اتصال با زمین
ground detector	تستر زمین
ground detector	اشکارساز زمین
impluse detector	مدولاتور ایمپولز
impluse detector	اشکارسازجریان ضربهای
insulation detector	دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
lie detector	دروغ سنج
fault detector	اشکارساز خطا
detector paper	کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
metal detector	فلزیاب
contact detector	اشکارساز کنتاکتی
activation detector	دستگاه تعیین غلظت نوترون
crystal detector	اشکارساز بلورین
current detector	اشکارساز جریان
lie detector	دستگاه کشف دروغ
video detector	اشکارساز ویدئو
detector circuit	مدار اشکارساز
diode detector	اشکارسازی دیودی
electrolytic detector	اشکارساز الکترولیتی
diode detector	یکسوسازدیودی
detector tube	لامپ اشکارساز
detector crayon	مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
anode band detector	اشکارسازی اندی یکسوسازی اندی
vacuum tube detector	اشکارساز با لامپ خلاء
sweep potential detector	اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
crankcase mist detector	اشکارساز الودگی روغن
hydrogen flame detector	اشکارساز شعلهای هیدروژن
signal quality detector	اشکارگر کیفیت سیگنال
barrier layer detector	اشکارساز لایه سدی
flame ionization detector	اشکارساز یونش شعلهای
grid leak condenser detector	اشکارسازی با خازن ومقاومت نشتی
electron	الکترون
electron	ذره الکترومغناطیسی
electron could	ابر الکترونی
electron theory	نظریه الکترونها
electron theory	تئوری الکترونی
electron trajectory	مسیر الکترون
electron particle	ذره الکترونی
electron pairing	زوج شدن الکترون
electron pair	زوج الکترون
electron theory	نظریه الکترونی
electron pair	زوج الکترون حفره
electron transition	انتقال الکترون
electron transition	عبور الکترون
electron tube	لامپ الکترونی
electron physics	فیزیک الکترونی
electron orbit	مسیرگردش الکترون
electron multiplier	افزاینده الکترون
electron spin	اسپین الکترون
electron telescope	تلسکوپ الکترونی
electron multiplier	چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
electron optics	نورشناخت الکترونیک
electron spin	تنیدگی الکترون
electron orbit	مدار گردش الکترون
electron shower	رگبار الکترونی
electron shell	پوسته الکترون
electron sheath	پوسته الکترونی
electron recoil	بازگشت الکترون
electron ray	اشعه الکترونی
electron physics	فیزیک الکترونها
electron tube	لوله الکترون
nuclear electron	الکترون هسته
odd electron	الکترون منفرد
one electron atom	اتم تک الکترونی
photo electron	الکترون نوری
photo electron	فوتو الکترون
positive electron	پوزیترون
primary electron	الکترون اولیه
secondary electron	الکترون ثانوی
unpaired electron	الکترون جفت نشده
valence electron	الکترون والانس
valence electron	الکترون رسانایی
nonbonding electron	الکترون ناپیوندی
mass of the electron	جرم الکترون
lone electron	الکترون تنها
electron velocity	سرعت الکترونها
electron vibrations	ارتعاش الکترونها
electron vibrations	نوسان الکترونها
electron volt	الکترون ولت
electron wave	موج الکترونی
free electron	الکترون ازاد
free electron	الکترون غیرپیوندی
initiating electron	الکترون اغازگر
inner shell electron	الکترون درونی
unshared electron	الکترونهای غیر مشترک الکترونهای ازاد
valence electron	الکترون فرفیت
electron diffraction	خمیدگی الکترون
electron configuration	ارایش الکترونی
electron conduction	هدایت الکترون
electron concentration	غلظت الکترون
electron collector	الکترود گرداور
electron cloud	ابر الکترونی
electron charge	بار الکترون
electron cascade	ابشار الکترونی
electron camera	دوربین الکترونی
electron bombbardment	بمباران الکتریکی
electron coupling	پیوست الکترونی
electron coupling	تزویج الکترونی
electron current	جریان الکترونی
electron density	چگالی الکترونی
electron density	چگالی الکترونها
electron deceleration	کندی حرکت الکترون
electron deceleration	دیرکرد الکترون
electron decay	اضمحلال الکترون
electron decay	تجزیه الکترون
electron cutting	برش الکترونی
electron current	سیلان الکترونها
electron current	جریان الکترونها
electron bombardment	بمباران الکترونی
electron beam	رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
electron acceptor	پذیرنده الکترون
electron accelerator	شتاب دهنده الکترون
electron acceleration	شتاب الکترون
conduction electron	الکترون رسانش
conduction electron	الکترون رسانایی
density of electron	چگالی الکترون
concentration of electron	چگالی الکترون
charge of the electron	بار الکترون
bound electron	الکترون بسته
electron acceptor	الکترون پذیر
electron affinity	انرژی خروج
electron affinity	الکترون خواهی
electron beam	باریکه الکترون
electron beam	اشعه الکترون
electron beam	پرتو الکترون
electron beam	شعاع الکترون
electron beam	اشعه الکترونی
electron beam	پرتوی الکترونی
electron avalanche	بهمن الکترونی
electron avalanche	بهمن الکترون
electron attachment	پیوستگی یا وابستگی الکترون
antibonding electron	الکترون ضد پیوندی
electron diffraction	پراش الکترونی
electron impact	تصادم الکترونها
delocalized electron	الکترون غیر مستقر
electron gun	لوله پرتاب الکترون
electron gas	گاز الکترونی
electron focusing	تمرکز الکترون
electron mass	جرم الکترون
electron microscope	ذره بین الکترونی
electron flow	سیلان الکترون ها
electron impact	برخورد الکترونها
electron hole	حفره الکترونی
electron gun	بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
electron injector	الکترون افکن
electron jump	پرش الکترون
electron gun	تفنگ الکترونی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com