English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
Search result with all words
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
Other Matches
electronic transfer of data انتقال الکترونیکی اطلاعات
data processing امایش اطلاعات
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data processing تهیه و تولیداطلاعات
data processing پرورش اطلاعات
data processing داده پردازی
data processing پردازش داده ها
data processing مرتب کردن داده ها
data processing تهیه اطلاعات
distributed data processing داده پردازی توزیعی
scientific data processing داده پردازی علمی
data processing center مرکز پردازش داده
data processing center مرکز داده پردازی
scientific data processing پردازش داده علمی
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
automatic data processing پردازش خودکار داده ها
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
businedd data processing داده پردازی تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
data processing center مرکزداده پردازی
data processing curriculum دوره تحصیلات پردازش داده
data processing cycle چرخه پردازش داده
distributed data processing پردازش داده توزیع شده
data file processing پردازش فایل داده
dispersed data processing پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
decentralized data processing پردازش داده نامتمرکز
administrative data processing پردازش دادههای اداری
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
data processing system سیستم پردازش داده
data processing manager مدیر پردازش داده
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
data processing management مدیریت پردازش داده
integrated data processing پردازش داده مجتمع
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
electronic سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
electronic توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
electronic پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
electronic موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
electronic روش ارسال متن است نویس و دیاگرام روی خط تلفن
electronic مشابه 3510
electronic استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
electronic الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic الکترونیک
electronic الکترونیکی
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
electronic شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است
electronic یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
electronic سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
electronic میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
electronic باس ولتاژ کم
electronic 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
electronic سیستم ذخیره سازی پیام ارسالی توسط پست الکترونیکی تا وقتی که فرد مورد نظر بتواند آن را بخواند
electronic داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
electronic magazine مجله الکترونیکی
electronic mail پست الکترونیکی
electronic microscope میکروسکوپ الکترونی
electronic modulation مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic tag لباس ردیاب
electronic music موسیقی الکترونیکی
electronic navigation هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
electronic locator فلزیاب رادیویی
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
electronic journal فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
electronic engineer کارشناس الکترونیک
electronic excitation تحریک الکترونی
electronic filling پر کردن الکترونیکی
electronic flash فلاش الکترونی
electronic formula فرمول الکترونی
electronic interfrence تداخل الکترونیکی
electronic jamming پخش پارازیت
electronic jamming تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
electronic structure ساختار الکترونی
electronic switch سوئیچ الکترونی
electronic tag مانیتور مچ پا
industrial electronic الکترونیک صنعتی
electronic transition جهش الکترونی
electronic tuning تنظیم الکترونی
electronic voltmeter ولت سنج الکترونیکی
electronic warfare جنگ الکترونیک
electronic spreadsheet صفحه گسترده الکترونیکی
electronic security رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
electronic pen قلم الکترونیکی
electronic printer چاپگر الکترونیکی
electronic publishing انتشارات الکترونیکی
electronic radiation تشعشع الکترونی
electronic rectifier یکسوکننده الکترونی
electronic rectifier یکسوساز الکترونی
electronic security تامین الکترونیکی
electronic warfare میدان جنگ الکترونیکی
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
electronic cottage مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
electronic control فرمان الکترونیکی
electronic control کنترل الکترونیکی
electronic control تنظیم الکترونیکی
electronic charge بار بنیادین
electronic camputer ماشین حساب الکترونیکی
electronic brain مغز الکترونیکی
electronic computer کامپیوتر الکترونیکی
electronic calculator حسابگر الکترونیکی
electronic concentration غلظت الکترون
electronic components اجزاء الکترونیکی
electronic viewfinder پایندهتصویرالکتریکی
electronic scales ترازویالکتریکی
electronic piano پیانوالکتریکی
electronic tagging لباسردیاب
electronic element عنصر الکترونیکی
electronic density چگالی الکترونی
electronic emission انتشار الکترونها
electronic engineer مهندس الکترونیک
electronic current جریان الکترونها
electronic current جریان الکترونی
electronic ballast بالنالکتریکی
electronic element بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
electronic deception فریب الکترونیکی
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
electronic bulletin board یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
latent electronic image تصویر الکتریکی پنهان
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
secure electronic transactions استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
electronic countermea sures پیش گیریهای ضد الکترونیکی
electronic countermea sures اقدامات ضد الکترونیکی
electronic counter measure جنگهای الکترونیکی
industrial electronic computer ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
email [short for electronic mail] رایانامه
email [short for electronic mail] ایمیل
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
demand processing پردازش بر اساس نیاز
direct processing پردازش مستقیم
distrubuted processing پردازش توزیعی
document processing پردازش مدرک
document processing متن پردازی
file processing پرونده پردازی
file processing پردازش فایل
sequential processing پردازش ترتیبی
processing unit واحد پردازش
processing symbol علامت پردازش
processing program برنامه پردازش
processing program برنامه پردازشی
processing of the order انجام سفارش
command processing پردازش دستورالعمل
text processing پردازش متن
processing element عنصر پردازشی
priority processing پردازش اولیه
concurrent processing پردازش همزمان
simultaneous processing پردازش همزمان
priority processing اولویت پردازی
post processing پس پردازش
post processing پس پردازی
processing unit واحدپردازشگر
call processing فراخوان پردازی
remote processing پردازش از راه دور
background processing پردازش زمینهای
background processing فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
serial processing پردازش نوبتی
random processing پردازش تصادفی
batch processing دسته پردازی
batch processing پردازش دستهای
serial processing پردازش سری
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
random processing با دست یابی تصادفی
processing unit واحد پردازنده
continuous processing پردازش پیوسته
picture processing پردازش تصویری
list processing لیست پردازی
information processing پردازش اطلاعات
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
inquiry processing فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
word processing پردازش کلمه
batch processing سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
information processing نتیجه گیری ازاخبار
information processing تقویم اخبار
in line processing پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
image processing پردازش تصویر
image processing تصویر پردازی
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
foreground processing اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
list processing پردازش لیست
nonoverlap processing روشی که به وسیله ان خواندن
parallel processing پردازش موازی
cooperative processing سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
overlap processing اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
foreground processing پردازش پیش صحنی
nonoverlap processing نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
oil processing area منطقهپردازشنفت
transaction oriented processing پردازش تغییرگرا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com