Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 58 (5 milliseconds)
English	Persian
electrostatic interaction	برهم کنش الکترواستاتیکی
Other Matches
interaction	اثر متقابل
interaction	عمل دو چیز روی یکدیگر
interaction	بر هم کنش
interaction	برهم کنش
interaction	فعل و انفعال
interaction	کنش متقابل
interaction	تفاعل
interaction	تعامل
interaction	عمل متقابل
interaction	عکس العمل متقابل
interaction	میانکش
electrostatic	مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا
electrostatic	مین شکل حرف و...و استفاده از جوهر با بار مخالف که در صورت ... به کاغذ می چسبد
electrostatic	محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
electrostatic	ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
electrostatic	الکتروستاتیک
electrostatic	الکترواستاتیکی
interaction curve	خم کنش متقابل
social interaction	کنش متقابل اجتماعی
visual interaction	کنش متقابل بصری
weak interaction	نیروی هسته ای ضعیف [فیزیک]
weak interaction	کشش هسته ای ضعیف [فیزیک]
strong interaction	نیروی هسته ای قوی [فیزیک]
atomic interaction	بر هم کنش اتمی
conversational interaction	ارتباط محاورهای
coulomb interaction	برهم کنش کولنی
dipole interaction	بر هم کنش دو قطبی
electrostatic charge	بار الکتریسیته ساکن [که در اثر مالش بوجود می آید.]
electrostatic field	میدان الکتروستاتیکی
electrostatic focusing	تمرکز الکتروستاتیکی
electrostatic generator	مولد الکتروستاتیکی
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
electrostatic galvanometer	گالوانومتر الکتروستاتیکی
electrostatic deflection	خمش الکتروستاتیکی
electrostatic capacity	فرفیت الکترواستاتیک
electrostatic capacitive	فرفیت الکتروستاتیکی
electrostatic attraction	جاذبه الکترواستاتیکی
electrostatic force	نیروی الکتروستاتیکی
electrostatic printer	چاپگر الکترواستاتیکی
electrostatic machine	ماشین الکتروستاتیکی
electrostatic plotter	رسام الکترواستاتیکی
electrostatic lens	عدسی الکتروستاتیکی
electrostatic procipitation	ته نشینی الکترواستاتیک
electrostatic instrument	دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
electrostatic induction	القای الکتروستاتیکی
electrostatic repulsion	دفع الکترواستاتیکی
electrostatic storage	انباره الکترواستاتیکی
electrostatic system	دستگاه الکتروستاتیکی
electrostatic grid	شبکه فرمان الکتروستاتیکی
electrostatic unit	واحد الکترواستاتیک
electrostatic voltmeter	ولتمتر الکترواستاتیکی
electrostatic microscope	میکروسکپ الکتروستاتیکی
ion dipole interaction	بر هم کنش یون دوقطبی
law of electrostatic attraction	قانون جاذبه الکترواستاتیکی
instrument for electrostatic screening	دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
electrostatic crystal field theory	نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
electrostatic unit of charge [esu]	استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com