Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
emergency brake equipment
تجهیزات ترمز اضطراری
Other Matches
emergency brake
ترمز اضطراری
brake
ضامن
brake
ترمز کردن
brake
ترمز
brake
درختستان
brake
بیشه
brake
قطع درگیری
brake
ترمزکردن
d.c. brake
ترمز جریان دائم
brake
عایق مانع
equipment
لوازم
emergency
خیلی خیلی فوری
emergency
وقت ضیق
emergency
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency
پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
equipment
تجهیزات
equipment
ساز وبرگ
equipment
خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
equipment
تجهیز
equipment
اثاثیه
equipment
اثاثه
equipment
ساز و برگ
equipment
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
equipment
دستگاه
equipment
وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
emergency
اورژانس
emergency
مهم
emergency
غیر منتظره حیاتی
emergency
فوق العاده اضطراری
emergency
ضروری
emergency
اضطراری
emergency
فوریت
emergency
اضطرار
emergency
ناگه اینده اورژانس
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency
حتمی
hand brake
ترمز دستی
hoist brake
ترمز نقاله
hub brake
ترمز چرخ
leaf brake
خم کن
magnetic brake
ترمز مغناطیسی
muzzle brake
دافع دهانه
muzzle brake
شعله پوش لوله توپ
power brake
ترمز سروو
press brake
پرس خمشی
gear brake
ترمز سیستم انتقال
four wheel brake
ترمز چهار چرخ
cane brake
نیستان
cane brake
نوعی ازعلف
disc brake
ترمز دیسکی
disc brake
ترمز صفحهای
electric brake
ترمز برقی
electric brake
ترمز الکتریکی
electromagnetic brake
ترمز مغناطیسی
internal brake
ترمز داخلی
foot brake
ترمز پایی
prony brake
مهار پرونی
prony brake
ترمز پرونی
chain brake
عایقزنجیر
drum brake
ترمزحلقوی
dynamic brake
ترمزدینامیکی
front brake
ترمزجلو
rear brake
ترمزعصبی
brake fluid
روغن ترمز
brake lights
چراغ های ترمز
brake valve
سوپاپ ترمز
brake wheel
چرخ دندانه دار
brake wheels
چرخ های دندانه دار
brake van
عایقواگن
brake pedal
ترمزپدال
prony brake
لگام پرونی
rock brake
بسفایج معمولی
steam brake
ترمز بخاری
steering brake
قفل فرمان خود روشنی دار
aerodynamic brake
ترمزهوایی
brake cable
سیمترمز
brake caliper
لنتترمز
brake handle
ترمزدستی
brake hose
شلنگترمز
brake lever
سطحترمز
brake pad
لایهترمز
cane brake
نیزار
brake horsepower
توان مفید
brake horsepower
نیروی ترمز
brake horsepower
توان حقیقی مهاری
brake pressure
نیروی ترمز
brake shoe
کفشک ترمز
brake rigging
اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
brake lining
لنت ترمز
brake collar
رینگ ترمز
brake lining
مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
brake weight
لنگر
brake wheel
ترمز چرخها
air brake
ترمز کمپرسی
air brake
ترمز بادی
air brake
ترمز هوایی
pool equipment
وسایل تعمیرگاه
table of equipment
جدول ساز و برگ
pool equipment
وسایل پارک موتوری
peripheral equipment
تجهیزات جنبی
auxiliary equipment
تجهیزات جانبی
auxiliary equipment
وسائل کمکی
standby equipment
تجهیزات جانشینی
sonic equipment
وسایل اوازی
auxiliary equipment
وسایل کمکی
protective equipment
تجهیزات حفافتی
sonic equipment
وسایل اوایی
sampling equipment
دستگاه نمونه گیر
auxiliary equipment
وسایل یدکی
radar equipment
تجهیزات رادار
output equipment
تجهیزات خروجی
equipment reserve
ذخیره تجهیزاتی
extra equipment
تجهیزات اضافی
extra equipment
متعلقات ویژه
auxiliary equipment
تجهیزات کمکی
garage equipment
تجهیزات گاراژ
handling equipment
تجهیزات بار
nitriting equipment
تجهیزات ازت دهی
in case of emergency
هنگام اضطرار
in case of emergency
درموقع تنگ وقت ضرورت
honing equipment
تجهیزات سنگ زنی
emergency risk
ریسک اضطراری
machine equipment
تجهیزات ماشین
mechanical equipment
تجهیزات مکانیکی
equipment logbook
دفترچه خدمتی تجهیزات
technical equipment
تجهیزات فنی
telephone equipment
دستگاه تلفن
equipment rack
پایهوسایل
emergency services
اورژانس
emergency exit
در خروج اضطراری
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
accessory equipment
وسایل یدکی
accessory equipment
تجهیزات یدکی
emergency admission
پذیرش اضطراری
[در بیمارستان]
[پزشکی]
Accident and Emergency
اتاق عمل اورژانس
state of emergency
حالت اضطرار
emergency shelter
پناهگاه اضطراری
equipment lock
قفلتجهیزات
equipment compartment
کوپهتجهیزات
emergency regulator
تنظیمکنندهفوری
telephone equipment
تجهیزات تلفن
test equipment
وسایل ازمایش
test equipment
دستگاه ازمایش لامپ
transfer equipment
تجهیزات
two way telephone equipment
تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
ventilating equipment
تجهیزات تهویه
x ray equipment
تجهیزات اشعه رونتگن
authentication equipment
وسایل تعیین نشانی
authentication equipment
وسایل تعیین معرف
ancillary equipment
تجهیزات پیرامونی
ancillary equipment
تجهیزات جانبی
ancillary equipment
وسیله جانبی
ancillary equipment
equipment peripheral
ancillary equipment
وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
camping equipment
لوازم مخصوصاردو
equipment logbook
دفتر تجهیزات
emergency ration
جیره اضطراری
emergency leave
سطح اماد اضطراری
emergency leave
مرخصی اضطراری
emergency lamp
لامپ اضطراری
emergency fund
وجوه اضطراری
emergency exit
خروج اضطراری
emergency establishment
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
emergency door
دراضطراری
emergency leave
سطح امادلازم برای بسیج
emergency lighting
روشنایی اضطراری
emergency priority
تقدم اضطراری
emergency priority
تقدم فوری
emergency operation
کارکرد
emergency operation
بهره برداری اضطراری
emergency measure
سنجش اضطراری
emergency maintenance
نگهداشت اضطراری
emergency loading
بارگذاری فوق العاده
emergency loading
بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
emergency door
خروجی خطر
emergency door
در خطر
emergency cryptosystem
سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
emergency addressee
مسئولین اعلام خبر در موارد ضروری
electric equipment
تجهیزات الکتریکی
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
deadlined equipment
لوازم و تجهیزات از کار افتاده
cryptoancillary equipment
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
control equipment
ابزار وارسی ابزار پایش
control equipment
ابزار نظارت
check out equipment
وسایل بازدید محل
emergency air
هوای اضطراری
emergency antenna
انتن اضطراری
emergency conditions
شرایط اضطراری
emergency complement
تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
emergency complement
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
emergency cartridge
کارتریج اضطراری
emergency care
مراقبتهای فوری
emergency call
خبر یا مکالمه اضطراری
emergency burial
دفن درمحل
emergency burial
تدفین اضطراری
check out equipment
وسایل ازمایشگاهی
emergency reaction
واکنش اضطرار
emergency treatment
معالجه اورژانس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com