Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English
Persian
emergency complement
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
emergency complement
تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
Other Matches
complement
ملحقات
complement
متمم
complement
حد مجاز مکمل
complement
تملق گویی کردن خوشامد گفتن تکمیل کردن
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
مکمل
complement
متمم گرفتن
complement
ضمیمه
nine's complement
مکمل دهدهی
complement
با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complement
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complement
معکوس یک عدد دودویی
complement
رقم دودویی که مکمل شده است
complement
تبدیل یک عدد دودویی
complement
که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
complement
مکمل دهدهی
complement
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complement
عمل منط ق که حاصل آن NOT منط ق است
complement
متمم بودن
one's complement
متمم یک
nine's complement
مکمل 9
complement
پرسنل سازمانی
two's complement
متمم نسبت به دو
two's complement
افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
two's complement
مکمل 2
two's complement
متمم نسبت به دو متمم دو
nine's complement
که با کم کردن هر رقم عدد از 9 بدست می آید
complement
کامل کردن
nine's complement
متم نسبت به 9 متمم 9
complement
متمم مکمل
one's complement
متمم نسبت به یک
one's complement
معکوس یک عدد دودویی
one's complement
مکمل یک
complement
تعارفات معمولی
complement
تزئینی
complement
ضمائم
complement form
فرم متمم شکل متمم
complement gate
دریچه متمم ساز
radix complement
متمم مبنایی
nines complement
متمم نسبت به 9
objective complement
مکمل موضوع
objective complement
اسم یا صفت یاضمیرمکمل صفت موضحه درمسندالیه
complement form
صورت متمم
complement form
صورت متممی
relative complement
تفاضل
[مجموعه]
[ریاضی]
true complement
متمم واقعی متمم مبنایی
true complement
مکمل صحیح
true complement
متمم مبنایی
true complement
متمم واقعی
ten's complement
متمم نسبت به ده متمم ده
ten's complement
مکمل 01
ten's complement
عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
ten's complement
متمم نسبت به 01
radix complement
مکمل مبنا
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
true complement
مکمل واقعی
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
diminished radix complement
نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
peace time complement
استعداد مجاز زمان صلح
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency
حتمی
emergency
پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
emergency
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency
فوریت
emergency
اضطراری
emergency
وقت ضیق
emergency
غیر منتظره حیاتی
emergency
مهم
emergency
اورژانس
emergency
خیلی خیلی فوری
emergency
ناگه اینده اورژانس
emergency
اضطرار
emergency
فوق العاده اضطراری
emergency
ضروری
emergency addressee
مسئولین اعلام خبر در موارد ضروری
emergency cartridge
کارتریج اضطراری
emergency care
مراقبتهای فوری
emergency call
خبر یا مکالمه اضطراری
emergency burial
دفن درمحل
emergency burial
تدفین اضطراری
emergency brake
ترمز اضطراری
emergency antenna
انتن اضطراری
state of emergency
حالت اضطرار
emergency air
هوای اضطراری
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
emergency services
اورژانس
emergency shelter
پناهگاه اضطراری
emergency priority
تقدم اضطراری
Accident and Emergency
اتاق عمل اورژانس
emergency admission
پذیرش اضطراری
[در بیمارستان]
[پزشکی]
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
emergency exit
در خروج اضطراری
emergency regulator
تنظیمکنندهفوری
in case of emergency
هنگام اضطرار
emergency conditions
شرایط اضطراری
emergency leave
سطح اماد اضطراری
emergency ration
جیره اضطراری
emergency door
دراضطراری
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
emergency priority
تقدم فوری
emergency establishment
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
emergency operation
کارکرد
emergency operation
بهره برداری اضطراری
emergency measure
سنجش اضطراری
emergency maintenance
نگهداشت اضطراری
emergency fund
وجوه اضطراری
emergency leave
مرخصی اضطراری
emergency loading
بارگذاری فوق العاده
emergency loading
بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
emergency lighting
روشنایی اضطراری
emergency leave
سطح امادلازم برای بسیج
emergency exit
خروج اضطراری
emergency lamp
لامپ اضطراری
emergency ration
جیره فوق العاده
emergency reaction
واکنش اضطرار
emergency relief
رهایی از بلایا
emergency switch
کلید اضطراری
emergency transmitter
فرستنده اضطراری
emergency treatment
معالجه اورژانس
emergency cryptosystem
سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
emergency treatment
معالجه اضطراری
emergency valve
شیر اضطراری
emergency works
کارهای اضطراری
in case of emergency
درموقع تنگ وقت ضرورت
emergency door
در خطر
emergency station
محل اضطراری
emergency scramble
رهگیری اضطراری
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
emergency relief
رهایی ازمصایب غیر مترقبه
emergency repair
تعمیر اضطراری
emergency risk
ریسک اضطراری
emergency door
خروجی خطر
emergency scramble
درگیری اضطراری هواپیماها
emergency risk
خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
اتاق عمل اورژانس
emergency generator set
دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
emergency support vessel
کشتیپشتیبانیفوری
to declare a state of emergency
اعلان کردن حالت اضطراری
emergency power supply
منبع قدرت اضطراری
emergency conning position
پل فرماندهی اضطراری
emergency push button
تکمه اضطراری
air defense emergency
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergency brake equipment
تجهیزات ترمز اضطراری
path
[corridor]
for emergency vehicles
راه
[باز شده در جاده]
برای وسایل اورژانس
emergency medical treatment room
اتاق عمل اورژانس
To save ( provide ) for a rainy day . To prepare for an emergency .
فکرروز مبادا را کردن ( آینده نگه بودن )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com