Dictiornary-Farsi | empirical knowledge | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 86 (6 milliseconds)

English	Persian
empirical knowledge	معرفت تجربی


Other Matches

empirical self	خود تجربی
empirical	برگیر راه
empirical	حریم راه
empirical	تجربی
empirical	عملی
empirical study	بررسی تجربی
empirical reality	واقعیت تجربی
empirical formula	فرمول ساده
empirical formula	فرمول خام
empirical equation	معادله تجربی
empirical study	بررسی ازمودی
i have no knowledge of it	هیچ اگاهی از ان ندارم اطلاعی از ان ندارم
knowledge	دانایی
knowledge	ادراک
knowledge	علم
knowledge	شناخت
self knowledge	خوداگاهی
knowledge	دانش
to my knowledge <adv.>	تا اونجایی که من میدونم
to a knowledge	کسب معرفت کردن
to a knowledge	دانش اندوختن
it came to my knowledge	من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
immediate knowledge	معرفت بیواسطه
knowledge	آگاهی
knowledge	وقوف
knowledge	دانایی علم
knowledge	اگاهی
knowledge	اطلاع
knowledge	علم
knowledge	بصیرت
knowledge	شناخت
knowledge	شناسایی
knowledge	طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
knowledge	آنچه دانسته است
knowledge	دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
knowledge	سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
knowledge	دانش
knowledge	وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
knowledge	نرم افزاری که دانش
knowledge	معرفت
to reach for knowledge	برای یافتن
His knowledge has no limits.	دانش اوحد واندازه ای ندارد
meta knowledge	اگاهی غیرنمادین
reservoir of knowledge	مخزن یا گنج دانش
relativity of knowledge	نسبی بودن دانش
to reach for knowledge	دانش کوشیدن
He did it with his fathers knowledge.	با اطلاع پدرش اینکار راکرد
To acquire knowledge.	دانش فرا گرفتن
knowledge representation	بازنمود دانش
It is common knowledge that ...	این را همه کس بخوبی میدانند که ...
rudimentary knowledge	دانش مقدماتی یا نخستین
knowledge representation	نمایش دانش
knowledge work	کار اطلاعاتی
knowledge representation	نمایش معلومات
knowledge of results	اطلاع از نتایج
knowledge acquisition	دانشیابی
knowledge acquisition	آگاهی یابی
indirect knowledge	معرفت غیرمستقیم
global knowledge	اطلاع سراسری
expert knowledge	تخصص
every branch of knowledge	هرشاخه ازعلوم
general knowledge	علم اجمالی
domain knowledge	دانش محیط کاربرد
carnal knowledge	مجامعت
carnal knowledge	جماع
carnal knowledge	بغل خوابی
knowledge acquisition	کسب معلومات
knowledge base	پایگاه معلومات
knowledge base	پایگاه دانش
knowledge of persons	شناسایی اشخاص
knowledge of a language	دانستن زبانی
knowledge is power	دانایی توانایی است توانابودهرکه دانابود
knowledge industries	صنایع اطلاعاتی
knowledge engineering	مهندسی معلومات
knowledge engineer	مهندسی دانش
knowledge engineer	مهندسی اگاهی
knowledge base	پایگاه اگاهی
knowledge domain	قلمرو اگاهی
knowledge domain	قلمرو دانش
personal knowledge of the judge	علم قاضی
equivalent knowledge credit	تصدیق اعتبار علمی
equivalent knowledge credit	تصدیق دانش علمی
Madrklmh that every human being is conscious knowledge	مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد
Zeal without knowledge is a runaway horse . <proverb>	جانفشانى و تعصب جاهلانه ,همچون اسبى افسار گسیخته است .
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.	روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .