English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (3 milliseconds)
English Persian
empty تهی
empty خالی
empty پوچ
empty خالی کردن تهی شدن
empty هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empty یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
empty فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empty لیست بدون عضو
empty بدون چیزی در درون
empty خالی از سکنه
empty تهی شدن
Other Matches
empty pocket ادم بی پول یا تهی کیسه
empty medium رسانه تهی
empty running کارکرد خالی
empty running کارکرد بی اثر
inequilibrium empty تعادل بی بار
stable empty تعادل بی بار
an empty gesture رفتار [تعارف] خشک وخالی
empty-handed <adj.> دست خالی
to come away empty-handed با دست خالی [معامله ای را] ترک کردن
empty load بی باری
empty load بی بار
empty string رشته خالی
empty set مجموعه تهی
bases empty ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
empty-handed تهی دست
empty weight وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
empty-headed تهی مغز
empty band نوار تهی
empty handed تهیدست
empty handed بینوا
empty handed بدون هدیه دست خالی
empty headed خشک مغز
empty headed بی مخ
Empty headed Blockhead . کله پوک
To drink on an empty stomach. روی شکم خالی مشروب خوردن
Empty this glass of water. این لیوان آب راخالی کن
Keep a free(an empty)seat for me. یک صندلی خالی برایم نگاهدار
Her words are empty of meaning. حرفهایش خالی از معنی ومفهوم است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com