English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
English Persian
enters داخل شدن
enters درامدن
enters واردشدن توامدن
enters تورفتن
enters اجازه دخول دادن
enters بدست اوردن قدم نهادن در
enters داخل عضویت شدن
enters نام نویسی کردن
enters ثبت کردن
enters نام نویسی
enters وارد یا ثبت کردن
enters وارد شدن
enters کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
enters داخل کردن
Other Matches
When drink enters, wisdom departs. <proverb> آنگه که شراب از در درآمد ,هوش و عقل و اختیار از کف برفت .
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com