Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
English
Persian
entire leaf
برگ درست
Other Matches
entire
تمام
entire
همگی
entire
کامل
entire
دست نخورده بی عیب
entire
درست
entire
درست یکپارچه
entire delusion
اغفال صرف
the entire sum
تمامی مبلغ
the entire property
تمامی ملک
entire delusion
فریب محض
The entire city was plunged in darkness .
تمام شهر غرق درتاریکی بود
A wave of anger swept over the entire world .
موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
The singer and his staff commandeered the entire backstage area.
خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
d. leaf
برگ سه گوش
leaf
برگ
leaf
ورق
leaf
صفحه
leaf
جوانه زدن
leaf
ورق زدن
leaf
گره آخر در ساختار درختی
leaf
لایه
leaf
برگی شکل برگ دادن
leaf
لنگه ورقه
leaf
دندانه
window leaf
لنگه پنجره
leaf axil
رگبرگ
opening leaf
لنگه واشو
seed leaf
لپه
seed leaf
برگچه
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
drop-leaf
لایهلولاییمیز
acanthus leaf
معماری بصورت دندانه برگ کنگری
leaf margin
مهرهشکلتدافعیچپ
leaf node
گوشوارک
leaf vegetables
سبزیجاتبرگی
grape leaf
برگ مو
bay-leaf
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tea leaf
برگ چای
[از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
sickle leaf
برگ های داسی شکل
[این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
fleshy leaf
لایهگوشتی
turn over a new leaf
<idiom>
شروعی تازه
rose leaf
برگ گل
tea leaf
تفالهچای
vine leaf
برگ مو
scale leaf
برگقطعهای
nose leaf
لایهبینی
leaf spring
فنر تیغهای
leaf mould
خاک برگ دار
leaf fat
لایه پیه دور گرده خوک
fly leaf
برگ سفید دراول واخرکتاب
floral leaf
کاسبرگ
fall of the leaf
پائیز
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
leaf of door
لنگه در
door leaf
لنگه در
fall of the leaf
برگ ریزان
bay leaf
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
an acute leaf
برگ نوک تیز
fig leaf
لاپوش مخفی کننده
fig leaf
برگ درخت انجیر
loose-leaf
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
loose leaf
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
foliage leaf
برگ درخت
foliage leaf
برگ سبز
leaf brake
خم کن
leaf brass
تنکه برنج
to turn over a new leaf
راه ورفتار خود را عوض کردن
leaf brass
برنج ورقه
gold leaf
زرورق نازک
gold leaf
ورقه طلای نازک
leaf brass
فوفه
leaf bud
غنچه برگ
golden leaf
زرورق
gate leaf
بدنه دریچه سد
gold leaf electroscope
الکتروسکپ با برگههای طلا
curled leaf border
حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
bramble leaf fender
دفرای تایری
bramble leaf fender
دفرای لاستیکی
gold oak leaf
برگ خرما
crumpled rose leaf
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
clover-leaf design
طرح برگ شبدر
A green leaf is the gift of a dervish .
<proverb>
برگ سبزى است تیفه درویش .
single-leaf bascule bridge
اهرم پلمتحرک
double-leaf bascule bridge
اهرم دولایهپل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com