English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
English Persian
erection of loom بر پا کردن دار قالی [خصوصا در دار عمودی]
Other Matches
erection نصب
erection بنا
erection تاسیس
erection اقامه
erection برپا کردن
erection شالوده
erection پایه
erection شق شدگی
erection نعوظ
erection ساختمان
erection bolts پیچهای نصب و تنظیم
erection crane جراثقال برای کارهای ساختمانی
image erection راست کردن تصویر
image erection درست کردن تصویر
erection marks علائم نصب
loom هاله روشنایی
loom قسمت میانی پارو
loom دسته پارو
loom هاله فاردریایی
loom پدیدارازخلال ابرها
loom دستگاه بافندگی نساجی
loom جولایی
loom متلاطم شدن
loom ازخلال ابریامه پدیدارشدن
loom ازدور نمودارشدن
loom بزرگ جلوه کردن رفعت
loom بلندی
loom جلوه گری ازدور
loom کارگاه بافندگی
loom drawing [نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
power loom ماشین بافندگی [در بافت فرش های ماشینی از آن استفاده می شود.]
raise of loom بالا بردن
raise of loom برافراشتن
raise of loom بنا کردن دار قالی
raise of loom بنا کردن دار قالی
taut loom چله سفت و منظم
top of the loom قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
vertical loom دار افقی [قالی]
vertical loom دار روستایی [قالی]
vertical loom دار عشایری [قالی]
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
horizontal loom دار عشایری [قالی]
horizontal loom دار زمینی [دار قالی]
circular loom نای عایق
hand loom دستگاه بافندگی دستی
back of the loom قسمت پشت دار [قالی]
carpet loom دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
ground loom دار زمینی [قالی]
ground loom دار عشایری [قالی]
ground loom دارهای قابل حمل [قالی]
horizontal loom دار افقی [قالی]
horizontal loom دار خوابیده [قالی]
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
low warp loom کارگاهبافندگیپیشپاافتاده
high warp loom تارهایطولیبافندگی
warp-weighd loom دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com