English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
error term ضریب خطا
error term جمله خطا
Other Matches
Short – term ( long – term ) projects . طرحهای کوتاه مدت ( دراز مدت )
term عبارت
term پاره سال تحصیلی
term واژه
term زمان
term شرط
term دوره
term اصطلاح
term نامیدن لفظ
term هنگام
term موقع
term عبارت [ریاضی]
term جمله [ریاضی]
term جمله طیفی
term اجل
term مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
term روابط فصل
term شرایط
term ثلث تحصیلی
term مدت
term جمله
term دوره انتصاب
term جمله عبارت
term نیمسال
term سمستر
medium term میان مدت
longer-term دوره دراز مدت
electoral term دوره مقننه [سیاست]
mathematical term عبارت [ریاضی]
grammatical term اصطلاحات دستوری
term symbol نشانه جمله طیفی
the propriety of a term درستی یک لفظ یا یک اصطلاح مناسبت یک واژه یا لفظ
relative term لفظ نسبی
mathematical term جمله [ریاضی]
short-term کوتاه مدت
short-term کم مدت
parliamentary term دوره مقننه [سیاست]
a pejorative term عبارتی تنزل دهنده
in the short term <adv.> برای دوره کوتاه مدت
half-term تعطیلیبینترم
long-term دوره دراز مدت
longer-term دراز مدت
exercise term عنوان مانور
exercise term اسم تمرین
expiry of the term انقضاء مدت
express term شرط صریح
to serve one's term خدمت خودرا انجام دادن
to serve one's term دوره خدمت خود را طی کردن
credit term مدت اعتبار
final term جمله نهایی
long term <adj.> دراز مدت
long term <adj.> بلند مدت
easy term کوتاه مدت
long term بلند مدت
residual term جمله پسماند
residual term جمله باقیمانده
serve one's term دوره خدمت خود را طی کردن
short term کوتاه مدت
short term مختصر
short term حداقل مدت تنبیه و زندانی
long-term دراز مدت
minor term صغرای قیاس منطقی
middle term قیاس مشترکی که در صغری وکبری صدق کند
short term دوره کوتاه
major term شرط عمده واساسی
term paper رساله کوتاه
long term طویل المدت
an abstract term اسم بی مسما
term of reproach سخن سرزنش امیز یا ننگ اور
term of maintenance مهلت نگاهداری
term of maintenance دوره نگاهداری
term loan وام مدت دار
an abstract term تعبیر تصویری
implied term شرط ضمنی
term insurance بیمه در موردمخاطره برای مدت معینی
term insurance بیمه موقت
sum term لفظ جمعی
law term اصطلاح حقوقی
long term دراز مدت
stochastic term جمله تصادفی
stochastic term متغیر تصادفی
medium term forecast پیش بینی میان مدت
electoral legislative term دوره انتخابیه
long term memory حافطه دراز مدت
long term loan وام بلند مدت
reasonable term and condition قید و شرط معقول
long term project پروژه طویل مدت
short term memory حافظه کوتاه مدت
short term loan وام کوتاه مدت
short term forecast پیش بینی کوتاه مدت
fixed term deposit سپرده ثابت
medium term loan وام میان مدت
serve one's term of imprisonment حبس خود را گذراندن
medium term planning برنامه ریزی میان مدت
short term rate of interest نرخ بهره کوتاه مدت
long term credit commitment تعهد اعتبار بلند مدت
long term interest rate نرخ بهره طویل المدت
deflection under long term loading خیز ریز بار طویل المدت
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
error خطا
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
in error <adj.> اشتباه
error سهو
error عقیده نادرست
error سهو خطا
error لغزش
error اشتباه
error غلط
an i. error سهو
in error <adj.> غلط
error تقصیر
in error <adj.> نادرست
in error <adj.> خطا
error خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
mean error خطای میانگین
standard error خطای استانده
temporary error خطای موقتی
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
surveying error خطای نقشه برداری
syntax error خطای نحوی
syntax error اشتباه ترکیبی
systematic error خطای منظم
systematic error اشتباه سیستماتیک
syntactic error خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
probable error خطای متحمل [ریاضی]
systematic error خطای سیستماتیک
probable error خطای ممکن [ریاضی]
standard error خطای پایه
sampling error اشتباه نمونه گیری
rounding error خطای گرد کردن
round off error خطای گرد کردن
roud off error خطای گرد کردن
residual error خطای مانده
recoverable error خطای قابل بهبود
sampling error خطای نمونه گیری
standard error خطای معدل
standard error خطای استاندارد
standard error خطای معیار
space error خطای فضایی
soft error خطای ملموس
standard error of mean خطای معیار میانگین
relative error خطای نسبی
Error analysis تجزیه و تحلیل خطا [ریاضی]
error description توضیح اشکال
writ of error قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
writ of error قرار تصحیحی
writ of error حکم تصحیحی
we regret the error از اشتباهی که شده است تاسف داریم
variable error خطای متغیر
unrecoverable error خطای غیر قابل بازیافتنی
unrecoverable error خطای غیر قابل کشف
unrecoverable error خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
undetected error خطای نایافته
type two error خطای نوع دوم
type one error خطای نوع اول در ازمون فرضها
type ii error خطای نوع دوم
type i error خطای نوع اول
trial and error <idiom> یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
typing error اشتباه تایپی
typographical error اشتباه حروفچینی و چاپ [فناوری چاپ]
free from error <adj.> بی عیب
free from error <adj.> بی عیب و نقص
free from error <adj.> بدون مشکل
description of error توضیح اشکال
truncation error خطای برش
truncation error خطای کوتاه کردن
truncation error خطای برشی
transient error خطای گذرا
error description توضیح عیب
description of error توضیح نقص
to make an error اشتباه کردن
error description توضیح نقص
to fall into error گمراه شدن
to fall into error دراشتباه افتادن
time error خطای زمانی
error propagation انتشار خطا [ریاضی]
terminal error خطای پایانی
gross error خطای فاحش [ریاضی]
observational error خطای مشاهده [ریاضی]
description of error توضیح عیب
error description توضیح مشکل
trial and error ازمایش ولغزش
trial and error ازمایش و خطا
trial and error روش کورمالی
description of error توضیح خرابی
trial and error کوشش و خطا
trial and error ازمون و خطا
trial and error روش ازمایش و خطا
transmission error خطای مخابره
error description توضیح خرابی
description of error توضیح مشکل
transit error خطای عبور
error recovery ترمیم خطا
error condition وضعیت خطا
error condition شرط خطا
error control کنترل خطا
error correction خطا گیری
error correction تصحیح خطا
error correctiong خطا گیر
error detection خطا یابی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com