English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
English Persian
espresso coffee maker قهوهجوش
Other Matches
vacuum coffee maker تخلیهقهودرستکن
Neapolitan coffee maker قهوهسازناپلی
automatic filter coffee maker صافیقهوهجوشاتوماتیک
espresso نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
coffee درخت قهوه
coffee قهوه
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
coffee break تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
we had coffee of a kind یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم
coffee bar محلفروشقهوهواسنک
coffee tree درخت قهوه
coffee shop رستوران
coffee shop قهوه خانه
coffee room اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
coffee room خوارک خانه
coffee roaster اسباب بودادن قهوه
coffee break تنفس
coffee spoon قاشققهوه
coffee breaks تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee breaks تنفس
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
coffee mills قهوه خرد کن
coffee pots قهوه جوش
coffee pots کتری قهوه
coffee pots قهوه ساز
coffee pots قوری قهوه
irish coffee قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
coffee mug لیوانقهوه
coffee roaster قهوه بوده
coffee house قهوه خانه
coffee grounds تفاله قهوه
black coffee قهوه تلخ
white coffee شیرقهوه
black coffee قهوه سیاه
coffee and milk قهوه و شیر
coffee and milk شیر قهوه
decaffeined coffee قهوه بدون کافئین
coffee tables میزپیشدستی
coffee table میزپیشدستی
coffee grinders حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
black coffee قهوه بی شیر
iced coffee قهوه سرد
coffee berry بن قهوه
coffee berry دانه قهوه
coffee bean دانهدرختقهوه
coffee morning آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
I could do with a cup of coffee. از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
black coffee قهوه بدون شیر
white coffee قهوه با شیر
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
coffee grinder حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
the maker افریدگار
the maker خالق
maker سازنده
maker خالق
the maker افریننده
coffee-table book کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
The coffee is piping hot. این قهوه خیلی داغ است
coffee-table books کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
to pulp coffee beans دانههای قهوه را مغز کن
cabinet maker قفسه ساز
candle maker شماع
clock maker ساعت ساز
watch maker ساعت ساز
decision maker تصمیم گیرنده
die maker حدیده ساز
pasta maker خمیردرستکن
die maker فرم ساز
label maker اتیکتساز
hay maker علف خشک کن
hay maker علف دروکن علف چین
hay maker دستگاه علف خشک کنی
candle maker شمع ساز
cabinet maker مبل ساز
brick maker اجرپز
cabinet maker فرنگی ساز
cabinet-maker مبل ساز
cabinet-maker قفسه ساز
cabinet-maker فرنگی ساز
mischief maker دو بهم زن
mischief-maker دو بهم زن
bead maker مهره ساز
boiler maker متصدی دیگ بخار
boiler maker سازنده دیگ بخار
box maker صندوق ساز
box maker جعبه ساز
vontact maker کنتاکتور
tool maker ابزار مند
pattern maker طرح ساز
shoe maker کفشدوز
tool maker ابزار ساز
policy maker سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
shot maker فشنگ ساز
road maker کارگر راه
rope maker طناب ساز
tea maker چای دم کن
taste maker سلیقه افرین
stucco maker گچبر
wine maker شراب ریز
pattern maker قالب ساز
page maker برنامه قوی کاربردی و نشررومیزی
rope maker شالنگی
mantua maker زنانه دوز
mantua maker خیاط زنانه
map maker نقشه ساز
shirt maker پیراهن دوز
map maker نقشه کش
match maker ترتیب دهنده مسابقه
money maker پول گرد کردن
pace maker راهنما
pace maker پیشقدم
soap maker صابون پز
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
tile maker's craft کاشیگری
ice cream maker بستنیساز
maker of paneled ceiling قاب ساز
maker of earthenware pipe کولمال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com