English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
English Persian
european cup winner cup جام برندگان جام اروپا
Other Matches
winner فاتح
winner برنده بازی
winner برنده
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
winner of a match برنده مسابقه
I am the bread winner of the family . نان آور خانه ( خانواده ) هستم
Nobel Prize winner برنده جایزه نوبل
European فرنگی
European اروپایی
european essembly مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
indo european ارینی
indo european هند و اروپایی
european essembly مجلس اروپا
European plug پریزاروپایی
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
The town has a European look. این شهر قیافه اروپایی دارد
European Union [EU] اتحادیه اروپا
european monetary system سیستم پولی اروپایی
european type plane رنده فرنگی
European Currency Units اک
western european union اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
western european union لوگزامبورک هلند
western european union ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
An Out line of European history . کلیات تاریخ اروپ؟
european monetary fund صندوق پولی اروپا
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
european committee for standardization کمیته اروپایی استاندار
european economic community market common
European Currency Unit واحد پول اروپایی
European Currency Unit سبد ارزی اروپا
e f t a (european free trade association اتریش
e f t a (european free trade association اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
e c s c (european coal & steel commissio لوکزامبورگ و هلندکه وفیفه اش نظارت برتولید و فروش ذغالسنگ وفولاد است
e c s c (european coal & steel commissio فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
e c s c (european coal & steel commissio سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
e c s c (european coal & steel commissio جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
The rise in prices in the European markets. ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
e f t a (european free trade association پرتقال دانمارک
e f t a (european free trade association سوئد
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
european free trade association A .T.F.E
european community competition rules مقررات رقابت در جامعه اروپا
organization for european economic coopr سازمان همکاری اقتصادی اروپا
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
european academic research network شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
e f t a (european free trade association فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
e f t a (european free trade association سویس نروژ
a comparison between European and Japanese schools مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
eastern european mutual assisstance trea پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com