English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English Persian
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
Other Matches
burden of taxation بار مالیاتی
taxation وضع مالیات
taxation مالیات
taxation مالیات بندی مالیات
burden هزینه سربار
burden بار کردن به اندازه فرفیت
burden مخلوط کردن بار
burden تحمیل کردن
burden هزینه عمومی
burden وزن
burden بار
burden گنجایش
burden طفل دررحم
burden بارمسئولیت
burden بارکردن تحمیل کردن
burden سنگین بارکردن
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
regressive taxation مالیات نزولی
regressive taxation مالیات کاهنده
proportional taxation مالیات تناسبی
progressive taxation مالیات تصاعدی
taxation of costs مالیات هزینه دادرسی
excessive taxation مالیات بندی بیش از حد
double taxation مالیات بندی مضاعف
double taxation مالیات مضاعف
incidence of taxation اثر مالیات
incidence of taxation انتقال مالیات
exemption from taxation معافیت از مالیات
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
direct taxation مالیات مستقیم
direct taxation اخذ مالیات بصورت مستقیم
indirect taxation مالیات غیرمستقیم
value added taxation مالیات بر ارزش افزوده
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
tax burden بار مالیاتی
burden of proof بار اثبات
burden of proof وفیفه اثبات
burden of proof مسئوولیت اثبات ادعا
debt burden بار بدهی
dependency burden بار تکفل
burden balance تعادل بار
beast of burden حیوان باربری
beast of burden مال
to shift a burden کاری رابدوش دیگری گذاشتن
A heavy burden. بارگران
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
benefit theory of taxation نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
shift of tax burden انتقال بار مالیات
the burden of proof rests with اثبات ادعا بر عهده مدعی است
national debt burden بار قرضه ملی
blast furnace burden بار کوره بلند
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
A light burden soon reaches home . <proverb> بار سبک زود به منزل مى رسد .
the burden of proof rests with claimant البینه علی المدعی
the burden of proof rests of claimant بار اثبات بر عهده شاکی است
in excess of بیش از
in excess بیشترازحدمجاز
in excess زیاد
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess اضافه مازاد
excess افراط
excess افزونی
excess مقدار زیادی از چیزی
in excess of متجاوزاز
excess فزونی
excess زیادتی
excess زیادی
excess افراط بی اعتدالی
excess اضافه
excess اضافی
excess مازاد
excess زیاده از حد
difference excess مابه التفاوت
excess demand فزونی تقاضا
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
Excess Distribution توزیع فراوانی
to carry to excess بحدافراط رساندن
to eat to excess زیادخوردن
to eat to excess پرخوردن
to carry to excess افراط کردن در
excess capacity فرفیت اضافی
excess clearance تولرانس زیاده از حد
excess length طول اضافی
excess profit سود اضافی
excess price اضافه قیمت
excess price قیمت اضافی
excess pressure فشار اضافی
excess preserves اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
excess n notation نشان گذاری با افزونی n
excess meter کنتور مصرف اضافی
excess luggage اضافه بار
excess load بار اضافی
excess listing لیست وسایل انفرادی مازاد
excess listing لیست اقلام مازاد
excess length طول افزوده شده
excess property وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
excess reserves ذخائر اضافی
excess reserves اندوختههای مازاد
excess demand درخواست مازاد
excess demand تقاضای بیش از حد
foreign excess تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
excess three code رمز با افزونی سه
excess supply عرضه اضافی
excess supply عرضه بیش از حد
excess stock موجودی مازاد
excess stock ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
excess stock مواد اضافی
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess cover treaty قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
excess capacity theory نظریه مازاد فرفیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com