English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (7 milliseconds)
English Persian
excess reserves ذخائر اضافی
excess reserves اندوختههای مازاد
Other Matches
reserves عضو علی البدل
reserves کتمان حقیقت
reserves مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves قید شرط
reserves نگهداشتن
reserves ذخیره کردن اختصاص دادن
reserves ذخیره کردن
reserves پس نهاد
reserves کنار گذاشتن
reserves پس نهاد کردن
reserves نگه داشتن اختصاص دادن
reserves اندوختن اندوخته
reserves ذخیره
reserves احتیاط یدکی
reserves توداربودن
reserves مدارا
reserves احتیاط
reserves اندوخته
reserves رزرو کردن
reserves از پیش حفظ کردن
excess افزونی
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess مقدار زیادی از چیزی
in excess of متجاوزاز
in excess of بیش از
in excess بیشترازحدمجاز
in excess زیاد
excess افراط
excess اضافه مازاد
excess اضافه
excess افراط بی اعتدالی
excess زیادی
excess زیادتی
excess فزونی
excess اضافی
excess زیاده از حد
excess مازاد
legal reserves ذخایر قانونی
legal reserves ذخیرههای قانونی
legal reserves مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
international reserves ذخائر بین المللی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial reserves ذخایر اولیه
individual reserves وسایل ضروری انفرادی که با نفرحمل میشود
individual reserves وسایل ذخیره انفرادی
monetary reserves ذخائر پولی
idle reserves ذخائر بلااستفاده
idle reserves ذخائر بیکار
foreign reserves ذخائر خارجی
international reserves اندوختههای بین المللی
mobilization reserves ذخیرههای مربوط به بسیج نیروها امادهای بسیج
natural reserves ذخائر طبیعی
bank reserves اندوختههای بانکی
bank reserves ذخایر بانکی
base reserves اماد مبنای ذخیره
base reserves ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
beach reserves ذخایر ساحلی
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
estimated reserves ذخائر براوردی
estimated reserves ذخائرتخمینی
war reserves ذخایر جنگی
unit reserves اماد ذخیره یکانی
unit reserves ذخایر یکانی
supply reserves ذخایر امادی
foreign excess تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
to carry to excess افراط کردن در
excess three code رمز با افزونی سه
to carry to excess بحدافراط رساندن
to eat to excess زیادخوردن
to eat to excess پرخوردن
Excess Distribution توزیع فراوانی
excess supply عرضه اضافی
excess supply عرضه بیش از حد
excess listing لیست وسایل انفرادی مازاد
excess listing لیست اقلام مازاد
excess length طول افزوده شده
excess length طول اضافی
excess demand فزونی تقاضا
excess demand درخواست مازاد
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand تقاضای بیش از حد
excess clearance تولرانس زیاده از حد
excess luggage اضافه بار
excess capacity فرفیت اضافی
excess load بار اضافی
difference excess مابه التفاوت
excess stock موجودی مازاد
excess stock ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
excess stock مواد اضافی
excess property وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
excess profit سود اضافی
excess price اضافه قیمت
excess price قیمت اضافی
excess pressure فشار اضافی
excess meter کنتور مصرف اضافی
excess n notation نشان گذاری با افزونی n
excess preserves اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
international monetary reserves ذخائر پولی بین المللی
excess cover treaty قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
excess capacity theory نظریه مازاد فرفیت
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com