English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
excess supply عرضه بیش از حد
excess supply عرضه اضافی
Other Matches
excess افراط
excess اضافه مازاد
excess زیاده از حد
excess مازاد
excess اضافی
excess اضافه
excess افراط بی اعتدالی
excess زیادی
excess زیادتی
excess فزونی
excess افزونی
in excess of بیش از
in excess of متجاوزاز
in excess زیاد
in excess بیشترازحدمجاز
excess مقدار زیادی از چیزی
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
to carry to excess افراط کردن در
foreign excess تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
to eat to excess پرخوردن
excess price قیمت اضافی
to eat to excess زیادخوردن
excess length طول افزوده شده
to carry to excess بحدافراط رساندن
excess stock موجودی مازاد
excess stock ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
difference excess مابه التفاوت
excess listing لیست وسایل انفرادی مازاد
excess listing لیست اقلام مازاد
excess length طول اضافی
Excess Distribution توزیع فراوانی
excess three code رمز با افزونی سه
excess demand فزونی تقاضا
excess demand درخواست مازاد
excess capacity فرفیت اضافی
excess clearance تولرانس زیاده از حد
excess demand تقاضای بیش از حد
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess load بار اضافی
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess property وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
excess profit سود اضافی
excess reserves اندوختههای مازاد
excess price اضافه قیمت
excess pressure فشار اضافی
excess reserves ذخائر اضافی
excess preserves اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
excess stock مواد اضافی
excess n notation نشان گذاری با افزونی n
excess meter کنتور مصرف اضافی
excess luggage اضافه بار
excess cover treaty قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
excess capacity theory نظریه مازاد فرفیت
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
supply and d. عرضه وتقاضا
can you supply our wants? ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
supply تهیه کردن
supply ذخیره کردن
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supply تحویل دادن
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply بدل
supply تدارکات ملزومات
supply رساندن
supply تدارک کردن
supply اماده کردن
supply رساندن دادن به
supply عرضه داشتن
supply تدارک دیدن
supply تولید کردن
supply موجودی لزوم
supply اذوقه
supply تامین کردن
supply عرضه
supply اماده
supply تدارکات
supply تهیه
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supply تکمیل کردن
supply فراورده
supply منبع
supply تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply موجودی جایگیرموقتی
supply تحویل ذخیره
supply فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply ذخیره
money supply عرضه پول
national supply عرضه ملی
power supply مبدل برق
power supply تامین کننده برق
power supply منبع انرژی
quantity of supply مقدار عرضه
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
shop supply اماد تعمیرگاهی
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
supply and demand عرضه و تقاضا
short supply اماد کم یاب
short supply اماد کمبود دار
one day's supply یک روز اماد
shop supply وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
level of supply سطح تدارکات
power supply منبع تغذیه
supply company شرکت تامین کننده
supply voltage ولتاژ ورودی
supply support پشتیبانی اماد
supply support پشتیبانی تدارکات
supply ship ship tender
supply sergeant درجه دارتدارکات
supply sergeant گروهبان اماد
supply schedule جدول عرضه
supply route خط تدارکات راه اماد
supply route مسیر اماد
supply route اماد راه
unit supply تدارکات یکان
unit supply تدارکات یکانی
unit supply اماد یکانی
in short supply <idiom> نه خیلی کافی ،کنترل از مقدار
It is in short supply. زمینه اش دربازار کم است
supply teacher معلمکمکی
wind supply ذخیرهباد
supply of water ذخیرهآب
supply duct منبعمجرایآب
oil supply منبعروغن
customer's supply استفادهمشترکین
supply-side عرضهای
supply-side نمادشی
supply reserves ذخایر امادی
supply price قیمت تولیدکننده
supply price قیمت عرضه
supply function تابع عرضه
supply economy صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
supply department کارپردازی
supply curve منحنی عرضه
supply control سطح اعتبارامادی
supply control کنترل تدارکات اعتبار امادی
supply control کنترل اماد
supply constraints محدودیتهای عرضه
supply channel نهر ابرسان
supply catalog ایین نامه تدارکاتی یا امادی
supply management مدیریت عرضه
supply manifest بارنامه امادی
supply manifest بارنامه اقلام تدارکاتی
supply port درگاه تدارکاتی
supply port درگاه تامین
supply point نقطه تدارکات
supply point نقطه اماد
supply pipe لوله ابرسانی
supply party گروه تدارکات
supply officer افسر تدارکات
supply of money عرضه پول
supply of labor عرضه کار
supply manuals ایین نامههای تدارکاتی
supply cable کابل تغذیه
level of supply سطح انبار
fixed supply عرضه ثابت
day of supply تعداد روزهای اماد
current supply منبع جریان
balanced supply اماد متعادل شده
contract for supply قرارداد جهت ارائه کالا
constraint of supply محدودیت امادی
complimentary supply خدمات یا کلاهای مجانی
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
change in supply تغییر عرضه
day of supply روز امادتدارکات روزانه
depot supply اماد امادگاهی
depot supply اماد دپویی
mains supply منبع شبکه
essential supply اماد حیاتی
essential supply اماد ضروری
energy supply منبع انرژی
elasticity of supply کشش عرضه
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
elastic supply عرضه حساس
elastic supply عرضه با کشش
bulk supply اماد با کانتینر
bulk supply اماد به طور قوال
bulk supply اماد عمده
aerial supply آماد از راه هوا
aerial supply تدارکات از راه هوا
water supply اب امایی
water supply تامین اب
water supply اماد اب
water supply تدارک اب
water supply ابرسانی
aerial supply آماد هوایی
aggregate supply عرضه کل
water supply منبع اب
balanced supply امادبررسی شده
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
available supply rate نواخت اماد موجود
automatic supply روش خودکار اماد
automatic supply سیستم اماد خودکار
plate supply تغذیه صفحه
anode supply تغذیه صفحه
total supply عرضه کل
water supply ذخیره اب
inelastic supply عرضه بی کشش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com