Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
English
Persian
executing agency
مقام اجرا کننده
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
executing agency
شعبه اجرایی
Other Matches
executing
اجرا کردن
executing
زمان اجرا
executing
حلقه اجرا
executing
قانونی کردن اعدام کردن
executing
اداره کردن قانونی کردن
executing
نواختن نمایش دادن
executing
اعدام کردن
executing
عمل کردن
executing
مهارت
executing
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executing
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executing
اجرا
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executing
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند
executing
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
using agency
یکان استفاده کننده
outside agency
شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
using agency
مقام استفاده کننده
agency
اژانس شعبه
agency
نمایندگی
agency
کارگزاری
agency
پیشکاری دفترنمایندگی
agency
گماشتگی ماموریت
agency
وساطت
agency
نماینده
agency
عامل
agency
دایره
agency
قسمت
agency
عاملیت
agency
کارگزار دلال
agency
واسطه
agency
وکالت
operating agency
قسمت اجرایی
regional agency
موسسات ناحیهای موسساتی با صلاحیت محدودبه ناحیه خاص
forwarding agency
نمایندگی حمل و نقل
news agency
بنگاه خبرگزاری
news agency
آژانس خبری
employment agency
آژانسکاریابی
travel agency
آژانس مسافرتی
translation agency
موسسه ترجمه
translation agency
دفتر ترجمه
translation agency
دارالترجمه
operating agency
شعبه عامل
travel agency
اژانس مسافری
travel agency
اژانس مسافرتی
advertising agency
آژانس تبلیغاتی
agency of communications
منبع ارتباط
agency of communications
شعبه ارتباطات
claimant agency
اداره کارپردازی
collection agency
عامل جمع اوری اخبار
free agency
فاعل مختاری
claimant agency
شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
financial agency
اداره مالیه
financial agency
اداره دارایی
debt collecting agency
نماینده وصول مطالبات
Central Intelligence Agency
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
real estate agency
بنگاه معاملات املاک
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
international atomic energy agency
اژانس بین المللی انرژی اتمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com